«طبرسی»، در تفسیر آیه اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ الْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیَمَ [1] ملاقات «عدی» را با پیامبر نقل کرده و میگوید: وی موقعی حضور پیامبر رسید که رسول خدا، آیه یاد شده را تلاوت میکرد. وقتی پیامبر از تلاوت آیه فارغ شد، «عدی» با لحن اعتراضآمیز به وی گفت: ما هرگز «احبار» و «راهبان» خود را پرستش نمیکنیم، در این صورت چگونه به ما نسبت میدهید که ما آنان را «ارباب» خود اخذ کردهایم. در این موقع، پیامبر فرمود: «اگر آنان حلال خدا را حرام و حرام او را حلال کنند، آیا از آنان پیروی میکنید؟ گفت: آری. فرمود: این کار گواه بر آن است که شما آنان را «رب» و «اختیاردار» خود اخذ کردهاید». [2] غزوه تبوک
دژ بلند و استواری که در کنار چشمه آبی ساخته شده بود و در نوار مرزی کشور «سوریه» در میان راه «حجر» و «شام» قرار داشت «تبوک» میگفتند. سوریه آن روز، از مستعمرههای روم شرقی که مرکز آن قسطنطنیه بود، به شمار میرفت. مرزنشینان شام همگی پیرو آیین حضرت مسیح علیه السّلام و رؤسای بخشها نیز دستنشانده فرمانروای شام بودند که خود او مستقیما از امپراتور روم دستور میگرفت. نفوذ و انتشار سریع اسلام، در شبه جزیره عربستان و پیروزیهای درخشان مسلمانان در حجاز، با وسایل آن روز در خارج منعکس میشد و پشت دشمنان را به لرزه در آورده، آنان را به فکر چاره میافکند. سقوط حکومت مکه و پیروی سران بزرگ حجاز تعالیم اسلام و دلاوریها و جان بازیهای سربازان آیین توحید، امپراتور روم را بر آن داشت که با ارتش مجهز و منظم بر سر مسلمانان بتازد و آنان را غافلگیر سازد، زیرا با گسترش و نفوذ فوق العاده اسلام، پایههای حکومت خود را متزلزل دیده، از فزونی قدرت نظامی و سیاسی
[1]. توبه (9) آیه 31. [2]. مجمع البیان، ج 3، ص 24.