کاری میکردند که دشمن نتواند نزدیک مدینه بیاید. سلمان فارسی که با فنون رزمی ایرانی آشنایی کامل داشت، گفت: در سرزمین فارس، هر موقع مردم با هجوم دشمن خطرناک رو به رو میشوند، در اطراف شهر «خندق» ژرفی میکنند و از این طریق از پیشرفت دشمن جلوگیری میکنند. از این نظر باید نقاط آسیبپذیر مدینه را که عبور و مرور وسایل نقلی و جنگی به آسانی صورت میگیرد، با خندق ژرفی در حصار انداخت و دشمن را از پیش روی در این قسمت متوقف ساخت و با ساختن سنگرها در اطراف خندق به دفاع پرداخت و با پرتاب کردن تیر و سنگ از برجها و سنگرها، عبور دشمن از خندق را جلوگیری کرد. [1] پیشنهاد سلمان به اتفاق آرا تصویب شد و این طرح دفاعی، نقش مؤثری در صیانت و حفاظت اسلام و مسلمانان داشت. قابل توجه اینکه پیامبر، خود همراه گروهی موارد آسیببپذیر را بررسی و محل حفر خندق را با خط مخصوصی تعیین کرد. قرار شد از «احد» تا «راتج» خندقی کنده شود و برای برقراری نظم، هر چهل ذراع را به ده نفر واگذار فرمود. پیامبر، اولین کلنگ را خود به زمین زد و مشغول کندن زمین شد؛ علی علیه السّلام خاکها را بیرون میریخت، از صورت و پیشانی آن حضرت عرق ریزش میکرد، در حالی که این جملهها را به زبان جاری میساخت: لا عیش إلّا عیش الآخرة اللّهمّ اغفر الأنصار و المهاجرة؛ زندگی واقعی زندگی اخروی است، پروردگارا مهاجر و انصار را بیامرز. پیامبر با این کار گوشهای از برنامه اسلام را نشان داد و به جامعه اسلامی تفهیم کرد که فرمانده لشکر و پیشوای جمعیت باید بسان افراد دیگر شریک غم بوده و پیوسته باری از دوش آنان بردارد. از همین رو، تلاش و کوشش پیامبر شور عجیبی در مسلمانان پدید آورد و همه بدون استثنا شروع به کار کردند. حتی یهودیان بنی قریظه که با مسلمانان همپیمان بودند، با دادن ابزار و ادوات کار به پیشرفت کار کمک کردند. [2] [1]. تاریخ طبری، ج 2، ص 234. [2]. واقدی، المغازی، ج 2، ص 445.