نخواهد کرد، مگر اینکه انتقام کشتهشدگان را از مسلمانان بگیرد. «اسود مطلب» بر اثر از دست دادن سه فرزند در آتش خشم و غضب میسوخت. ناگهان گریه و زاری زنی را شنید، خوشحال شد و تصور کرد که گریه بر کشتهشدگان آزاد گردیده است. کسی را فرستاد تا از جریان تحقیق کند. خبر آوردند علت گریه زن این است که شتر خود را گم کرده است و گریه بر شتر گم شده از نظر قانون «ابو سفیان» مانعی ندارد. وی بسیار متأثر شد و اشعاری سرود که دو بیت آن را نقل میکنیم: - آیا او بر شتر گمشده خود اشک میریزد و شبها برای از دست دادن شتر بیدار میماند. - نه، در این لحظه هرگز شایسته نیست که او بر شتر جوان خود بگرید، بلکه لازم است بر کشتگانی گریه کند که حظ و عزت و عظمت با مرگ آنها از بین رفت. [1] آخرین تصمیم درباره اسیران
در این جنگ اعلان شد که اسیران باسواد میتوانند با تعلیم خواندن و نوشتن به ده نفر از اطفال آزاد شوند. دیگران نیز با پرداخت مبلغی از چهار هزار درهم تا هزار درهم، آزاد میگردند و افراد فقیر و نیازمند بدون پرداخت «فدیه» آزاد میشوند. انتشار این خبر در مکّه، باعث جنب و جوش نزدیکان اسیران گردید. بستگان هر اسیری مبلغی تهیه کرده و روانه مدینه شدند و با پرداخت «فدیه» اسیران خود را آزاد کردند. هنگامی که «سهیل بن عمرو» با پرداخت «فدیه» آزاد شد، یک نفر از یاران
[1]. أ تبکی أن تضلّ لها بعیرو یمنعها من النوم السهود فلا تبکی علی بکر و لکنعلی بدر تقاصرت الجدود «سیره ابن هشام، ج 1، ص 648».