هر کاری برای مسلمانان یک مرکز عمومی به نام «مسجد» بسازد که کارهای آموزشی و پرورشی، سیاسی و قضایی در آنجا انجام بگیرد. از آنجا که یکتاپرستی و توحید در سرلوحه برنامه پیامبر اسلام قرار داشت، لازم دید پیش از هر کاری دست به ساختن معبدی بزند تا مسلمانان در آنجا در مواقع نماز به ذکر خدا و یاد حق بپردازند. لازم بود وی مرکزی به وجود آورد که عموم اعضای حزب اسلام (حزب اللّه) در هر هفته روز معینی، در آنجا دور هم گرد آیند و در مصالح اسلام و مسلمانان به مشورت بپردازند و علاوه بر اجتماع روزانه، در هر سال عموم مسلمانان در آنجا دو بار نماز عید بگزارند. مسجد تنها مرکز پرستش نبود، بلکه همه گونه تعلیمات دینی و علمی، حتّی امور مربوط به خواندن و نوشتن در آنجا انجام میگرفت. تا آغاز قرن چهارم اسلامی غالبا مساجد، در غیر اوقات نماز، حکم مدارس را داشت [1] و بعدا مراکز آموزشی صورت خاصی به خود گرفت و بسیاری از بزرگان علم و دانش فارغ التحصیلان حلقه تدریسهاییاند که در مساجد برگزار میشد. گاهی مسجد «مدینه» به صورت یک مرکز ادبی درمیآمد. سخنسرایان بزرگ عرب- که سرودههایشان موافق با روح اخلاقی و روش تربیتی اسلام بود- اشعار خود را در مسجد حضور پیامبر اکرم قرائت میکردند. چنان که «کعب بن زهیر» قصیده معروف خود «بانت سعاد» را که در مدح نبی اسلام سروده بود؛ در مسجد حضور پیامبر خواند و جایزه و خلعت بزرگی از وی دریافت نمود. «حسان بن ثابت» که با اشعار خود از حریم اسلام دفاع میکرد، در مسجد پیامبر سرودههای خود را قرائت میکرد. جلسات آموزشی در زمان پیامبر در مسجد «مدینه» به قدری جالب بود [1]. ر. ک: صحیح بخاری، ج 1، کتاب علم. حتی بعدها که مراکز تحصیلی از «مساجد» به «مدارس» منتقل گردید باز مدارس در جنب مساجد ساخته میشد و از این طریق پیوند ناگسستنی دین و علم به نمایش گذارده میشد.