جای گزین گردید و تا پایان عمر ایمان نیاورد. وی از مشاهده استقبالی که اوسیان و خزرجیان از پیامبر به جا آوردند، سخت ناراحت شد و نتوانست از گفتن جملهای که کاملا حسد و عداوت وی را میرساند، خودداری کند. عبد اللّه رو به پیامبر کرد و گفت: برو پیش کسانی که تو را فریب داده و به اینجا آوردهاند، ما را فریب مده. [1] سعد بن عباده، از بیم آنکه مبادا پیامبر سخن او را باور کند و یا به دل بگیرد؛ عذر گفتار او را خواست و به پیامبر گفت: او این سخن را از در حیله و عداوت میگوید، زیرا قرار بود فرمانروای مطلق دو قبیله اوس و خزرج گردد و اکنون با تشریف فرمایی شما موضوع ریاست او از بین رفته است. عموم مورّخان میگویند: رسول گرامی روز جمعه وارد مدینه گردید و در نقطهای که مرکز قبیله بنی سالم بود نماز جمعه را با اصحاب خود به جا آورد. خطبه بلیغی خواند که در اعماق قلبهایشان که تا آن روز با چنین کلمات و مضامینی آشنا نبودند اثر بدیعی گذاشت. متن خطبه را ابن هشام و مجلسی نقل کردهاند. [2] ولی عبارات و مضامین سیره ابن هشام با آنچه که مجلسی در بحار الانوار نقل کرده مغایر است.
نخستین اقدامات
بنای مسجد
[3] چهرههای باز و خندان جوانان انصار و استقبال عظیمی که اکثریت «اوسیان» و «خزرجیان» از مقدم پیامبر به عمل آوردند؛ حضرت را بر آن داشت که پیش از
[1]. یا هذا اذهب إلی الذین غرّوک و أتوا بک فانزل علیهم و لا تغشنا فی دیارنا «بحار الانوار، ج 19، ص 108». [2]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 500 و 501 و بحار الانوار، ج 19، ص 126. [3]. به خاطر داشته باشید مقصود ما از «نخستین سال» هجرت، همان ده ماه باقی مانده است که پیامبر گرامی دو ماه از آن سال را در مکّه گذراند و در دوازدهم ماه ربیع الاول گام در مدینه نهاد. بنابراین نخستین سال هجری ماه نهم شمرده خواهد شد. و سال دوم هجری از «محرم الحرام» (نه دوازدهم ربیع الاول) آغاز خواهد شد.