responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 436

برجای خود گذاشت. این عمل سه بار تکرار شد، بار آخر «عمرو» شمشیری به گردن بت بست و گفت: اگر در این جهان مبدأ اثری هستی از خود دفاع کن، ولی از این کار نیز سودی نبرد و فردای آن روز بت خود را در میان چاهی جست که به لاشه سگی بسته شده بود و شمشیر همراه آن نبود. وقتی این جریان را دید، فهمید که مقام انسانی بالاتر از آن است که در برابر هر سنگ، چوب و گلی تعظیم کند. سپس اشعاری چند سرود که سه بیت آن از این قرار است:
به خدا اگر معبود به حق بودی، هرگز در وسط چاه با سگ مرده، هم آغوش نبودی.
سپاس، خدای بزرگ را که دارای نعمتهایی است. او است بخشنده رازق و پاداش ده او است که مرا نجات داد، پیش از آن‌که در گرو تاریکی قبر باشم. [1]
رسول خدا عازم مدینه گردید. وقتی مرکب پیامبر از «ثنیة الوداع» (نام محلی است در نزدیکی شهر مدینه) سرازیر گردید و گام به خاک یثرب نهاد؛ جوانان و مسلمانان مقدم پیامبر را گرامی شمرده و با طنین سرودهای شادی، محیط مدینه را مملو ساخته بودند. آنان در سرودهایشان چنین می‌گفتند:
ماه از «ثنیة الوداع» طلوع کرد تا روزی که روی زمین یک نفر خدا را می‌خواند و عبادت می‌کند؛ شکر این نعمت بر ما لازم است.
ای آن کسی که از طرف خداوند برای هدایت ما مبعوث شدی، فرمانت بر همه ما لازم و مطاع است. [2]


[1].
تا للّه لو کنت الها لم تکن‌أنت و کلب وسط بئر فی قرن
فالحمد للّه العلّی ذی المنن‌الواهب الرزاق و دیان الدین
هو الذی أنقذنی من قبل ان‌أکون فی ظلمة قبر مرتهن «اسد الغابه، ج 4، ص 99».
[2].
طلع البدر علینامن ثنیات الوداع
وجب الشکر علیناما دعا للّه داع
أیّها المبعوث فیناجئت بالأمر المطاع
اسم الکتاب : فروغ ابدیت المؤلف : سبحانی تبریزی، جعفر    الجزء : 1  صفحة : 436
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست