پیامبر پیوست. [1] مؤید این گفتار، مطلبی است که «طبری» مینویسد: علی سه روز پس از مهاجرت پیامبر در مکّه اقامت گزید و در این مدت سپردههای مردم را به صاحبانش بازگردانید. [2] جوش و خروش و غریو شادی در مدینه
مردمی که سه سال بود به پیامبر خود ایمان آورده و هر سال نمایندگانی از طرف خود میفرستادند و هر روز در نمازهای روزانه نام مقدس وی را بر زبان جاری میساختند، هرگاه بشنوند که بزرگ پیشوای آنان در دو فرسخی مدینه «قبا» رحل اقامت افکنده و چندی بعد عازم شهر آنان خواهد شد، چه شوری در میان آنان برپا میگردد؟ و چه جوش و خروشی در میان آنها پدید میآید؟ شاید بیان و توصیف آن از قدرت ما بیرون باشد. جوانان انصار، تشنه اسلام و برنامهی عالی و روانبخش آن بودند و برای پاک کردن محیط مدینه، از لوث شرک و بتپرستی تا آنجا که میتوانستند پیش از آمدن پیامبر، بتها را سوزانیده و خانه و بازار و خیابان را از مظاهر بتپرستی پاک گردانیدند. «عمرو بن جموح» از بزرگان قبیله «بنی سلمه» بود. بت خود را در خانه خویش جای داده بود. جوانان قبیله، برای اینکه به او بفهمانند که از این بت چوبین کاری ساخته نیست، بت او را ربوده و وارونه در یکی از گودالهای مدینه که به حکم آن روز برای قضای حاجت آماده شده بود، افکندند. وی صبحگاهان برخاست و پس از جست و جوی زیاد، بت خود را در چنین گودالی پیدا کرد و آن را شستشو داده
[1]. امتاع الاسماع، ص 48. بنابراین، تاریخ محاصره خانه پیامبر سه شب پیش از شب اول ماه ربیع الاول سال یکم هجرت بوده است و پیامبر در شب دوشنبه از منزل بیرون رفت و وارد غار ثور شد و پس از سه روز توقف در غار، شب پنج شنبه آغاز ربیع الاول از غار بیرون آمد و رهسپار مدینه گردید و روز دوازدهم وارد «قبا» شد «ر. ک: به کتاب المبدإ و التاریخ، ج 4». [2]. تاریخ طبری، ج 1، ص 106.