روشنی مفادّ آیه میگردد و بروز این حوادث سبب میشود که آیاتی در این زمینه نازل گردد. برخی از آیات، به عنوان پاسخ به پرسشهای مردم نازل میگردید و نیازمندی آنان را برطرف مینمود. بعضی دیگر از آیات، به منظور بیان معارف و احکام الهی فرو فرستاده شدهاند. با در نظر گرفتن این مطلب، میتوان گفت که قرآن تدریجا بر آن حضرت نازل شده است. خود قرآن نیز در پارهای از موارد بر این مطلب تصریح کرده میفرماید: وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلی مُکْثٍ [1]؛ این قرآن را به طور تدریج فرو فرستادیم که آن را آرام و با تأنی برای مردم بخوانی. اکنون این سؤال پیش میآید که چرا آیات قرآن مانند تورات و انجیل یک جا، به پیامبر نازل نگردید؟ این سؤال نه تنها برای ما مطرح است، بلکه دشمنان و مخالفان پیامبر در عصر رسالت نیز آن را به صورت انتقاد مطرح کرده و میگفتند: «لو لا نزّل علیه القرآن جملة واحدة؛ چرا این قرآن یکجا بر او نازل نگردید؟» اعتراض آنها را میتوان به دو صورت تشریح کرد: 1. هرگاه آیین اسلام، آسمانی و این کتاب سماوی است که از جانب خداوند بر پیامبر خود نازل گردیده است؛ طبعا باید آیین کاملی باشد و چنین آیینی باید یک جا از طریق فرشته وحی بر پیامبر خدا نازل گردد و هرگز وقفهای در نزول آیات آن پدید نیاید، زیرا علّت ندارد آیین کاملی که از نظر اصول، فروع، تشریع فرایض و سنن پایان یافته است، به طور تدریج در مدت 23 سال و به مناسبتهای گوناگونی نازل شود. از اینکه قرآن به طور پراکنده و پیرو یک رشته پرسشها و با به وقوع پیوستن یک [1]. اسراء (17) آیه 106.