خدا، خانه «ارقم بن ابی الارقم» بود، اسلام آوردند. وقتی مشرکان از ایمان آنان آگاه شدند، در آزار و شکنجه آنان کوتاهی ننمودند. «ابن اثیر» [1] مینویسد: مشرکان، این سه نفر را در گرمترین مواقع مجبور میکردند که خانه خود را ترک بگویند و در زیر آفتاب گرم و باد سوزان بیابان به سر ببرند. این شکنجه آن قدر تکرار شد که یاسر در آن میان جان سپرد. روزی در این خصوص همسرش «سمیه» به ابو جهل پرخاش نمود و آن مرد سنگدل و بیرحم نیزه خود را، در قلب وی فرو برد و او را کشت. وضع رقت بار این زن و مرد، پیامبر گرامی را منقلب کرد. روزی پیامبر این منظره را دید و با چشمهای اشک بار، رو به آنان کرد و فرمود: ای خاندان یاسر! شکیبایی را پیشه سازید که جایگاه شما بهشت است. پس از مرگ یاسر و همسرش، مشرکان درباره «عمار» شدت عمل به خرج داده، او را نیز مانند بلال شکنجه دادند. وی برای حفظ جان خود ناگزیر شد که در ظاهر، از اسلام خود بازگردد، ولی فورا پشیمان شد و با دیدگان گریان به محضر رسول خدا شتافت و با ناراحتی جریان را شرح داد. رسول گرامی صلی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: آیا تزلزلی در ایمان باطنی تو رخ داده است؟ عرض کرد: قلبم لبریز از ایمان است. فرمود: کوچکترین ترس به خود راه مده و برای رهایی از شرّ آنان، ایمان خود را مستور بدار. این آیه در مورد ایمان عمار نازل گردید: إِلَّا مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمانِ [2]؛ مگر آن کس که مورد اکراه قرار گیرد، ولی قلب او از ایمان سرشار است. [3] معروف است که ابو جهل تصمیم گرفت خاندان یاسر را- که از بیپناهترین افراد بودند- شکنجه کند. از اینرو، دستور داد که آتش و تازیانه آماده نمایند، آنگاه یاسر، سمیه و عمار را کشانکشان به آنجا بردند و با نیش خنجر و آتش برافروخته و [1]. الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 45. [2]. سیره ابن هشام، ج 1، ص 320. [3]. نحل (16) آیه 106.