زمين گفته نمىشود، مانند: گياه،
نمك و شيشه، تيمّم بر آنها جايز نيست.
(مسأله
285) بر گچ، آهك، سيمان و ديگر موادّ زمينى، پس از پخته شدن، تيمّم جايز
است، اگر چه احتياط مستحب است كه بر پخته نشده آنها تيمّم كند.
(مسأله
286) تيمّم بر چيزى كه مال ديگرى است، بدون اجازه مالك آن جايز نيست.
(مسأله
287) تيمّم كردن بر روى ديوار مردم از طرف خيابان، همچنين در زمينهاى باز
و بدون حصار، كه عبور از آنها بدون اجازه مالك مانعى ندارد، جايز است.
(مسأله
288) كسى كه قدرت بر استعمال آب ندارد و چيزى كه تيمّم بر آن جايز باشد
در اختيار ندارد- حتّى گِل- چنين شخصى «فاقد الطّهورين» ناميده مىشود، و اداى
نماز در وقت آن از او ساقط مىشود.
(مسأله
289) شخص فاقد الطّهورين، اگر در اثناى وقت دسترسى به آب يا چيزى كه
تيمّم بر آن صحيح است داشته، در اثر غفلت يا كوتاهى وضو يا تيمّم نكرده و بعدا از
آن ناتوان شده، بايد بعدا نمازش را با طهارت قضا كند.
(مسأله
290) شخص فاقد الطّهورين اگر خودش كوتاهى نداشته باشد، بلكه زندانى و يا
مثل زندانى باشد و اختيارى از خود نداشته باشد، نمازهايى كه از او فوت مىشود قضا
ندارد.