responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله    الجزء : 1  صفحة : 73

اى بيچاره بيخبر از معارف الهيه كه جز اداره شهوت و غضب خود چيز ديگر نمى‌فهمى، تو مقدس مواظب به ذكر و ورد و مستحبات و واجبات و تارك مكروهات و محرمات و متخلق به اخلاق حسنه و متجنب از سيّئات اخلاق، در ترازوى انصاف بگذار كارهايى را كه مى‌كنى از براى رسيدن به شهوات نفسانى و نشستن بر تختهاى زمردين و هماغوش شدن با لعبتهاى شوخ و شنگ بهشتى و پوشيدن لباسهاى حرير و استبرق و سكنى كردن در قصرهاى نيكو منظر و رسيدن به آرزوهاى نفسانى، آيا بايد اين‌ها را، كه تمام براى خودخواهى و پرستش نفس است، به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست؟ آيا شما با عمله‌اى كه براى مزد كار مى‌كند چه فرقى داريد كه اگر او بگويد من محض صاحب كار اين عمل را كردم، او را تكذيب مى‌كنيد؟ آيا شما دروغگو نيستيد كه مى‌گوييد نماز مى‌كنم براى تقرب به خدا؟ آيا اين نماز شما براى نزديكى به خداست، يا براى تقرب به زنهاى بهشت است و رسيدن به شهوات است؟ فاش بگويم، پيش عرفاى باللّه و اولياء خدا تمام اين عبادات ما از گناهان كبيره است. بيچاره، در حضور حضرت حق جل جلاله و در محضر ملائكه مقربين او بر خلاف رضاى حق رفتار مى‌كنى، و عبادتى كه معراج قرب حق است براى نفس اماره و شيطان مى‌كنى، آن وقت حيا نكرده در هر عبادت چندين دروغ در محضر ربوبيت و ملائكه مقربين مى‌گويى و چندين افترا مى‌زنى و منت گذارى هم مى‌كنى و عجب و تدلّل هم مى‌نمايى و خجالت هم نمى‌كشى. اين عبادت من و تو با معصيت اهل عصيان، كه اشد آنها ريا است، چه فرقى دارد؟ زيرا كه ريا شرك است و بدى و بزرگى آن از جهت آن است كه عبادت را براى خدا نكردى. تمام عبادات ما شرك محض است و شائبه، خلوص و اخلاص در آن نيست، بلكه رضاى خدا به طريق اشتراك هم در آن مدخليت ندارد، فقط براى شهوات و تعمير [و] اداره بطن و فرج است.

اى عزيز، نمازى كه براى خاطر خواهى زن باشد- چه زن دنيايى يا بهشتى- اين نماز براى خدا نيست، نمازى كه براى رسيدن به آمال دنيا باشد يا آمال آخرت به خدا ارتباط ندارد، پس چرا اين قدر ناز و غمزه فروشى مى‌كنى و عشوه و غنج و دلال مى‌كنى، به بندگان خدا به نظر حقارت نگاه مى‌كنى، خود را از خاصّان درگاه حق حساب مى‌كنى؟ بيچاره، تو با همين نماز مستحق عذابى و مستوجب زنجير هفتاد ذراعى [1] هستى! پس چرا خود را طلبكار مى‌دانى، و براى خود در همين طلبكارى و تدلّل و عجب عذابى ديگر تهيه مى‌كنى؟ تو اعمالى را كه مأمورى بكن و متوجه باش‌


[1] اشاره به آيه مباركه خذوه فغلوه ثمّ الجحيم صلاة ثمّ في سلسلة ذرعها سبعون ذراعا فاسلكوه. (بگيريدش، پس بر گردنش غلّ در افكنيد، سپس در دوزخش اندازيد، سپس او را در زنجيرى كه در ازايش هفتاد ذراع است در آريد) (حاقه- 31، 33).

اسم الکتاب : شرح چهل حديث( اربعين حديث) المؤلف : الخميني، السيد روح الله    الجزء : 1  صفحة : 73
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست