اولِ همه اشیاء اوست و آخر همه اوست (از او آغاز یافتهاند و به او پایان مییابند)، ظاهر و هویدا اوست و در همان حال باطن و ناپیدا هم اوست.
و آیاتی دیگر از این قبیل.
بدیهی است که این گونه آیات، افکار و اندیشهها را به سوی توحیدی برتر و عالیتر از توحید عوام میخوانده است. در حدیث کافی آمده است که خداوند میدانست که در آخر الزمان مردمانی متعمّق در توحید ظهور میکنند، لهذا آیات اول سوره حدید و سوره قل هو اللَّه احد را نازل فرمود.
در مورد سیر و سلوک و طی مراحل قرب حق تا آخرین منازل، کافی است که برخی آیات مربوط به «لقاء اللَّه» و آیات مربوط به «رضوان اللَّه» و آیات مربوط به وحی و الهام و مکالمه ملائکه با غیر پیغمبران (مثلًا حضرت مریم) و مخصوصاً آیات معراج رسول اکرم را مورد نظر قرار دهیم.
در قرآن سخن از نفس امّاره، نفس لوّامه، نفس مطمئنّه آمده است، سخن از علم افاضی و لدنّی و هدایتهای محصول مجاهده آمده است: وَ الَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنا[2]. در قرآن از تزکیه نفس به عنوان یگانه موجب فلاح و رستگاری یاد شده است: قَدْ افْلَحَ مَنْ زَکیها. وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّیها[3]. در قرآن مکرر از حبّ الهی مافوق همه
محبتها و عُلقههای انسانی یاد شده است. قرآن از تسبیح و تحمید تمام ذرات جهان سخن گفته است و به تعبیری از آن یاد کرده که مفهومش این است که اگر شما انسانها تفقّه خود را کامل کنید، آن تسبیحها و تحمیدها را درک میکنید. بعلاوه قرآن در مورد سرشت انسان مسئله نفخه الهی را طرح کرده است.
اینها و غیر اینها کافی بوده که الهام بخش معنویتی عظیم و گسترده در مورد خدا و جهان و انسان و بالاخص در مورد روابط انسان و خدا بشود.