responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 114

دلی کو عاشق خوبان دلجوست

اگر داند وگر نی، عاشق اوست

تویی آیینه، او آیینه آرا

تویی پوشیده و او آشکارا

چو نیکو بنگری، آیینه هم اوست

نه تنها گنج او، گنجینه هم اوست

«من» و «تو» در میان کاری نداریم

به جز بیهوده، پنداری نداریم [1]

شاید سی سال پیش بود در قم که من اینها را نوشتم.

بله، حافظ میگوید:

خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت

به قصد جان من زار ناتوان انداخت

در واقع به منزله یک دامی است که انداخته برای کشیدن، چون «فَاحْبَبْتُ انْ اعْرَفَ»، برای اینکه موجودات را بیافریند و بکشد به سوی خود. کمال اشیاء در این است که به سوی او برگردند.

نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود [2]

زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت

.خیال نکن که محبت چیزی است که بعدها پیدا شده، مثل این حرفهایی که طبیعیون میگویند.

به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد

فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت


[1] هفت اورنگ، مثنوی یوسف و زلیخا

[2] عالم نبود و عشق بود (تقدم عشق بر عالم).

اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 114
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست