responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 115

این هم یک مسئله، حالا میرویم سراغ یک مسئله دیگر.

عشق و عقل

گفتیم که در پیدایش خلقت، عارف به عشق تکیه میکند نه به علم عنایی و عقل و این حرفها. اینها از آن جهت عقل را میکوبند و عشق را تقدیس میکنند که (این تعبیری است که من میکنم، کس دیگر چنین تعبیری نکرده) عقل یک نیروی محافظه کارانه است و عشق یک نیروی انقلابی، یعنی عقل مأموریتش حفظ است، آدم عاقل همیشه میخواهد احتیاط کند، میخواهد خودش را نگه دارد و همه چیز را برای خودش میخواهد. اصلًا کار عقل این است، مثل اینکه در نیروهای اجتماعی میگویند حزب محافظه کار و حزب کارگر (که معمولًا میگویند انقلابی است). نیروی عقل یک نیروی محافظه کار است که حکیم روی آن خیلی تکیه دارد. عشق برعکس است، اصلًا نیرویی است که میخواهد از خود بیرون بیاید، چه در ذات حق که میخواهد تجلی کند و چه در مخلوق که میخواهد به سوی او پرواز کند. این است که عارف تکیهاش بر نیروی عشق است که نیروی انقلابی است نه بر نیروی عقل که نیروی محافظه کارانه است. میگوید عالم را عشق به وجود آورده نه علم و عقل. یکی از بهترین شعرهای حافظ این شعر است:

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

وقتی خواست ذاتت تجلی کند عشق پیدا شد یعنی این عشق بود که ظهور کرد.

«آتش به همه عالم زد» یعنی همه اشیاء را عاشق تو کرد.

جلوهای کرد رخت دید ملَک عشق نداشت

عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

اسم الکتاب : عرفان حافظ ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 115
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست