responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 202

بنابراین انحاء وجودات مختلف است که این مطلب با اصالت وجود خیلی روشن است. حال که نحوه وجود مختلف است، یک ممکن بالذات، ممکن به هر نحوه وجودی نیست. اگر عقول مجرد، ابداعی هستند به ماهیتشان ارتباط ندارد، به وجودشان ارتباط دارد؛ یعنی نحوه وجود آنها غیرتعلقی است و لهذا نیازی به علت مادی ندارند؛ و اگر صورت و عرض و نفس احتیاج به ماده دارند به نحوه وجود آنها ارتباط دارد.

حق این بود که مرحوم آخوند از این مقدمات که خود ایشان به دیگران یاد دادهاند در برهان خود استفاده میکرد نه اینکه آن برهانی را ذکر کند که بوعلی بیان کرده است، زیرا چنانکه گفتیم اولًا در زمان بوعلی تفکیک میان امکان ذاتی و امکان استعدادی نشده بود و ثانیاً مسئله اصالت وجود برای بوعلی آن قدر مطرح نبود.

دو تقریر صحیح از برهان مسبوق بودن حادث زمانی به ماده و امکان

این برهان را مرحوم آخوند باید به یکی از دو شکل تقریر میکرد: یکی به تعبیری که اندکی قبل عرض کردیم؛ یعنی به این نحو که یک ممکن، یا امکان ذاتی آن برای موجود شدنش کافی است یا کافی نیست. اگر کافی است آن ممکن یک موجود مبدع است و حادث زمانی نیست. اما اگر امکان ذاتیاش کافی نیست، پس نیاز به شرطی دارد که این شرط باید قبلًا وجود داشته باشد و به عبارت دیگر نحوه وجودش نحوه وجود تعلقی است.

دارد که آن تعلق به تعبیر امروز جزو فرمول وجودش است. اصلًا نفس بودن نفس به تعلق به ماده است.

مرحوم آخوند در جای خودش به تفصیل توضیح میدهد که نحوه تعلق نفس به بدن چگونه است که هم یک تعلق ذاتی است به طوری که اتحادی میان ایندو وجود دارد و نفس عین بدن است و بدن عین نفس، و در عین حال دو چیز هستند و نفس میتواند از بدن جدا شود به نحوی که این علقه بهطور کلی قطع شود. خیلی اشتباه است که کسی رابطه نفس با بدن را به صورت کبوتر و آشیانه و یا ناخدا و کشتی تصور کند. البته بیان شعر غیر از بیان فلسفه است. در شعر گفته میشود که رابطه نفس با بدن مانند رابطه کبوتر با آشیانه، یوسف با چاه و یا ناخدا باکشتی است. البته این تعابیر از نظر شعری و ادبی درست است. خود بوعلی سینا هم در تعبیرات شعری خودش میگوید:

هبطت الیک من المحلّ الارفع.

و رُقاء ذات تعزّز و تمنّع.

ولی این تشبیهات شاعرانه نباید ما را به اشتباه بیندازد. علاقه وارتباطی که میان نفس و بدن هست، خیلی عمیقتر و جدیتر از علاقهای است که میان کشتی بان و کشتی است؛ این علاقه و ارتباط به گونهای است که به نوعی وحدت منجر میشود.

اسم الکتاب : درس‌های اسفار ط-صدرا المؤلف : مطهری، مرتضی    الجزء : 1  صفحة : 202
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست