اسم الکتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب المؤلف : مدرس تبریزی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 166
جلوه آن سرو قامت ديدهام
من بچشم خود قيامت ديدهام
اكسير در هزار و صد و شصت و نه از هجرت در بنگاله درگذشت. (ص 1018 ج 2 س)
اكفانى حارث بن نعمان بن سالم-
بزاز، مكنّى به ابو النصر، موافق فرموده محدّث معاصر حاج شيخ عباس قمى، از مشاهير محدّثين بوده و سعيد بن مسيّب و احمد بن حنبل متوفى در 241 ه قمرى از وى روايت كردهاند، وى در باب الشام كفنفروش بوده است. نگارنده گويد: ظاهر آن است كه از محدّثين عامّه باشد و الّا مأخذى از كتب رجاليه كه دم دست بوده پيدا نكرديم.
اكفانى محمد بن ابراهيم بن ساعد-
مكنّى به ابو عبد اللّه، ملقب به شمس الدين، معروف به اكفانى و ابن الاكفانى، در بخارا متولد شد، بتحصيل علم پرداخته و حكمت و رياضيّات را متقن نمود. تصنيفات بسيارى در رياضى و فنون حكمت دارد، تحرير اقليدس را بدون انديشه بطورى حلّ مىنمود كه گويا در پيش چشم او بوده است. در معرفت طبّ و جواهر و نباتات، بتمامى اهل عصر خود برترى داشت و پزشكهاى نامى از حسن معالجات و تشخيص وى در حيرت بودند، در تاريخ و اخبار و سير، نيز باخبر و مهارتى بسزا داشته است تأليفات او:
1- ارشاد القاصد الى اسنى المقاصد كه داراى انواع علوم گوناگون بوده و در سال 1904 م در بيروت چاپ شده 2- الباب فى الحساب 3- غنية اللبيب عند غيبة الطبيب 4- كشف الرين فى احوال العين 5- نخب الذخائر فى احوال الجواهر كه در مجلّه سال يازدهم المشرق منتشر شده است. اكفانى در سال هفتصد و چهل و نه از هجرت (749 ه قمرى) وفات يافت. (ص 463 مط)
اكمل الدين محمد بن محمد بن محمود-
بابرتى، از اكابر فقهاى حنفيّه ميباشد كه محقّق مدقّق، حافظ، ضابط، متبحّر و فريد عصر خود بود، در علم حديث برترى داشته و در نحو و لغت و صرف و معانى و بيان اهتمامى تمام بكار برده است و اخيرا امورات خانقاه و ارشاد عباد در قاهره بدو مفوّض شد، از تحمّل بار گران
اسم الکتاب : ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب المؤلف : مدرس تبریزی، محمدعلی الجزء : 1 صفحة : 166