ثبوتى الهى است، يعنى او به حقيقت خويش ذات را به صفات پوشانيد
[يعنى لباس صفات در بر نمود] و بدين مناسبت در كتاب صحيح [در حديث] آمده
كه:
نخستين كس از خلايق كه روز قيامت لباس مىپوشد [يا پوشانيده مىشود]
إبراهيم عليه السلام است، زيرا اين پاداش مناسبى است. و وى را ظاهريت
برزخيت اولين است و او نخستين كسى است كه به وى، كليات احكام وجوب در مرتبه
امكان كمال يافت، پس هر حكمى كلى از آن [احكام وجوب] به قابليتى كه بدان،
اثر آن حكم كلى در وجود ظاهر گرديد مقابل شد، و آنها كلماتى هستند كه
تمامشان كرد و از پى إتمام آنها امام بر مردم آمد(1).
3/ 5 و اما خله ديگرى: آن اختصاص به پيغمبر ما محمد صلى الله عليه و
آله دارد كه هيچ پرده و حجابى با آن نيست، زيرا اقتضاى اولى مقابل شدن با
تعينات مخصوصى از تعينات حق تعالى است كه از آنها تعبير به صفات و به
قابليات ذاتى مىشود و بدانها جهت غيريت كه همان لوازم حقيقت قابل است
[ثبوت مىيابد]، برعكس خله مصطفى صلى الله عليه و آله، براى اينكه مقابله
در آن بين صفات ظاهر و بين صفات باطن بودن حق تعالى- با احديت عينى كه
عبارت از هويت موصوف به ظهور و بطون است- واقع شده، از اين روى، پيغمبر صلى
الله عليه و آله شبيهترين خلايق به إبراهيم عليه السلام بود و زنده كننده
دينش، زيرا به سبب تحقق يافتن به هويت، دو طرف- يعنى ظاهر و باطن- زندگى و
تعين مىيابد، چون هيچ ظهورى نيست جز از بطونى پيشين. پس اسم باطن اولين
تعينات هويت است، در اين صورت استناد آن دو به آن [هويت] و توقف و بستگى
داشتن آن دو، بر آن ثابت گشت.
4/ 5 و حضرت خليل و پيغمبر ما- كه درود الهى بر آنان باد- از اين
مطلب به زبان رمز و اشاره خبر دادهاند. در اخبار نبوى آمده است كه: در روز
(1). اشاره است به آيه 124 سوره بقره كه خداوند فرمود: وَ إِذِ
ابْتَلى إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي
جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً، يعنى: إبراهيم را پروردگارش به امورى چند مكلف
كرد و آنها را انجام داد، گفت تو را امام مردم قرار دادم.