اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 296
و تفسيري است که انسان به آن مي کند .
حيات و زندگي انسان به تصور محبّت و تصوير دلدادگي قائم نيست ،
بلکه نفسِ محبت و دلدادگي است و آدمي در جاذبه آن مجذوب است و اين جاذبه
عملي را بدون ترديد ، جاذبي واقعي است و افراد پس از احساس اين جاذبه و با
اتّکا به نيرويي که از آن مي گيرند ، به تناسب تفسير و تعبيري که از آن
دارند ، به زندگي خود جهت مي دهند و با وصول به آنچه ترسيم نموده اند ، در
صورتي که تفسير آن ها درست باشد ، به قرار و آرامشي که حاصل وصال محبوب است
، نايل مي شوند ؛ ليکن اگر تفسير غلط باشد ، محبوبي را که براي خود ترسيم
کرده اند ، کاذب است ؛ البته در جايي که محبّت کاذب باشد ، نفرت صادق است .
قوام برهان فطرت در هنگام استفاده از محبّت به اين است که محبوب
حقيقي انسان ، هيچ يک از کمال هاي دنيوي ، بلکه هيچ يک از امور محدود و
مقيّد جهان نيست و آدمي هرگز اموري را که در مقطعي خاص ظهور داشته و به
دليل محدوديت در مراتب ديگري افول دارند ، دوست نمي دارد ، بلکه انسان
دوستدار حقيقت مطلق و نا محدود بوده و اگر به دنبال کمال هاي محدود و مقيّد
نيز مي رود ، به دليل نشانه اي است که اين امور به درستي يا دروغ نسبت به
آن حقيقت نا محدود دارند .
اگر اشياي محدود در ارايه ، نسبت به خداوند صادق باشند و انسان را
به خود فرا نخوانند و به سوي خداوند راهنمايي کنند ، محبت به آن ها که در
طريق محبّت به آن حقيقت نا محدود حاصل مي شود ، محبتي مجازي است ، زيرا
مجاز ، يعني معبر و محلّ جواز و گذر ، و موجود محدود چون سر پل عبور به
نامحدود باشد ، محبت به آن مجازي است ؛ ليکن اگر اشياي محدود به گونه اي
نباشند که راه به سوي خداوند ارايه دهند ، بلکه به سوي خود فرا خوانند ،
محبت به آن ها محبّتي سرابي و کاذب است و شيء کاذب و غلط ، هرگز راه رسيدن
به صادق و حق نخواهد بود ؛ از
اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 296