اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 151
متساوي النسبة به وجود و عدم است ، از حد استوا خارج نمي نمايد ،
بلکه هر متساوي النسبة به وجود و عدم ، براي خروج از حدّ تساوي ، به غير
متساوي النسبة نيازمند است .
در ذات ماهيت ممکن ، همان گونه که وجود و عدم نهفته نيست و در
نتيجه نسبت آن به وجود و عدم مساوي است ، ايجاد و اعدام نيز راه نداشته ،
نسبت آن به ايجاد و اعدام مساوي است ، بنابر اين ، هيچ گاه نمي توان ايجاد و
اعدام يک ممکن را به يک ممکن ديگر نسبت داد و اگر ايجاد و اعدام يک ممکن
به ممکن ديگر نسبت داده شود ، لازم مي آيد که آن ممکن ديگر ، در حالي که
متساوي النسبة به ايجاد و اعدام است ، داراي نسبت مساوي با آن ها نباشد ، و
اين به معناي لزوم اجتماع نقيضين است و اجتماع نقيضين محال است .
ماهيت ممکن براي پاي گذاردن به اقليم هستي به « غير » و معلول آن
نيازمند است ؛ آن « غير » که عهده دار ايجاد است ، هرگز امر ماهوي نيست .
صاحب شوارق در نفي اين که علّت وجود ممکن ، يک شيء ممکن باشد ، اين
دو قاعده را از خواجه نصير الدين طوسي نقل مي کند : « الشيء ما لم يجد لم
يوجَد و ما لم يوجَد لَم يوجِد » ؛ شيء تا از وجود بهره مند نباشد ، موجود
نمي شود و تا زماني که موجود نشده باشد ، به ايجاد نمي پردازد .
حاصل دو قاعده فوق اين است که ذات ممکن ، چون از وجود بي بهره است ، موجود نيست و چون موجود نيست ، ايجاد نيز از او ساخته نيست .
در صحنه ايجاد ، ممکن تنها در صورتي مي تواند به کاري دست يازد که
به غير خود تکيه کند و آن غير هرگز نمي تواند ممکن باشد ، پس وجود و ايجاد
تنها در صورتي براي ممکن متصور است که ممکن ، به غيري که نسبت آن به هستي و
نيستي يکسان نبوده و ضروري الوجود باشد ، اعتماد نموده و قيام کرده باشد .
اسم الکتاب : تبيين براهين اثبات خدا المؤلف : جوادی آملی، عبدالله الجزء : 1 صفحة : 151