اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد الجزء : 1 صفحة : 6
«هيچكس حق ندارد در مال كسي چه منقول و چه غيرمنقول درمورد
حق كسي دخل و تصرف كند يا توقيف و مصادره نمايد مگربه حكم حاكم
شرع، آن هم پس از بررسي دقيق و ثبوت حكم ازنظر شرعي».
«هيچكس حق ندارد به خانه يا مغازه يا محل كار شخصي بدون اذنصاحب آن وارد شود يا كسي را جلب كند».
طرح هفتم
تشكيل يك دولت حداقل است كه «امام» در آثارخود تشكيل يك
دولت حداقل، و نه يك دين حداقل، را مورد تأكيدقرار ميدهند كه به
بعضي از مسائل آن اشاره ميكنيم:
1ـ وجود آزاديهاي سازنده
«همگي (مردم) اعلام كردهاند كهخواستار استقرار جمهوري اسلامي
هستند كه متكي بر آراء ملتباشد و با معيارها و قواعد اسلامي تكوين
يابد و عمل كند و اينچنين حكومتي جز با دادن بيشترين آزاديهاي
سازنده خلاق،امكانپذير نيست».
2ـ آزادي انتخاب
«احدي در سر تا سر ايران الزام نكرده استكسي را كه به اين
رأي بده يا به آن رأي بده. الزام به رأي دادن همنكرده است
لكن تكليف شرعي گفته است». بايد مردم را برايانتخاب آزاد بگذاريم و
نبايد كاري كنيم كه فردي بر مردم تحميلشود».
3ـ آزادي انتقاد
«اگر خداي نخواسته يك كسي پيدا شد كه يككار خلاف كرد اعتراض
كنند مردم، مردم همه به او اعتراض كنند كهآقا چرا اين كار را
ميكني».
4ـ آزادي احزاب
«هرگونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم درصورتي كه مصالح
مردم را به خطر نياندازد آزادند و اسلام در تماماين شئون حد و مرز
آن را تعيين كرده است».
قبل از اينكه اين بحث را به پايان ببريم لازم است بگوييم
كهطرفداران دمكراسي معتقدند كه در يك اجتماع دمكراتيك نيزآزادي
نسبي بوده و مطلق نيست و فرد نميتواند همه اعمال دلخواهخويش را
هميشه انجام دهد. آزادي مطلق توليد هرج و مرج ميكند.در اين نوع
اجتماع آزاد، عضو قوي جامعه ميتواند از آزاديهاي وسيعاستفاده كند در
صورتي كه اعضاء ضعيف جامعه داراي هيچگونهآزادي نيستند. آزادي بر
محدوديت اشاره دارد و محدوديت در يكجامعه سالم به معني
«خودمحدودسازي اجتماعي» ميباشد كه اينخود محدودسازي براي امنيت و
رفاه جامعه لازم است. امام نيزآزادي را در يك جامعه اسلامي محدود
به حدودي ميداند:
«حدود دارد آزادي، آزادي در حدّ قانون است همه جاي دنيااينطور
است كه آزادي كه هر ملتي دارد در حدود قانون آزاديدارد نميتواند
كسي به اسم آزادي قانونشكني كند آزادي ايننيست كه شما بايستيد
در كوچه و به هركس كه رد ميشود يك مثلاًناسزايي بگوييد خداي
نخواسته يا با چوب بزنيد او را كه من آزادمآزادي اين نيست كه قلم
برداريد و هر چه دلتان ميخواهد بنويسيدولو برضد اسلام باشد ولو بر ضد
قانون باشد».
دين و سياست
شرح نظريات سياسي «امام» را با بررسي اجمالي نظر وي در
موردرابطهاي كه بايد ميان افكار مذهبي و قدرت سياسي برقرار باشد
بهپايان ميبريم. اين بررسي را به چند دليل به پايان اين نوشتار
منتقلكرديم. اوّل آنكه اين مبحث ميتواند نتيجهگيري همه مباحث
گذشتهباشد و قاعدهمندي مباحث و نظرات سياسي گذشته را باعث
گردد.دوّم آنكه تعامل دين و سياست مهمترين راهحلي است كه امام
حلمسائل اساسي انسانهاي عصر خويش ارائه كرده است و اين راه
حلّياست كه ميتواند فراراه انسانهاي قرن پانزده اسلامي و بيست و
يكمميلادي باشد كه درآينده براي حل مسائل سياسي خود بسياري
ازكشورها به ويژه كشورهاي جهان سوّم اقتصادي از راهحل امام
استفادهكنند.
وقتي به بررسي نظريات برخي از انديشمندان غربي
بپردازيمميبينيم كه به اعتقاد آنها احساسات و علائق مذهبي در واقع
چيزي جزخيال و توهم محض نيست و معتقدند كه متديّن بودن، تعصّب
وكوتهفكري خطرناكي است كه بايد زير مراقبت دقيق حكمرانها قرارگيرد
وگرنه اختيار جامعه از دست خردمندان خارج خواهد شد. اماماين نظريه
را صريح و آشكار مردود ميشمارد. امام بر اين عقيده استكه اگر يك
مذهب صحيح و سالم بر قواي حكومتي مراقبت و نظارتداشته باشد بسياري
از مشكلهاي دنيوي و اخروي انسانها را حل خواهدنمود زيرا علّت اين
مشكلها همانا ثمره كوشش ظالمانهاي است كه ازطرف عمال حكومتي كه
خود را عقل اصيل ميدانند بوجود ميآيد درصورتيكه عقل خالق عالم بهتر
از هر كسي ميداند كه سرشت و طبيعتانسانها به چه قوانيني
نيازمندند.
اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد الجزء : 1 صفحة : 6