responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 4

خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ به‌ ما حق‌ نداده‌ است‌، پيامبر اسلام‌ به‌ ما حق‌نداده‌ است‌ كه‌ ما به‌ ملتمان‌ يك‌ چيزي‌ را تحميل‌ كنيم‌. بلي‌ ممكن‌است‌ گاهي‌ وقتها ما يك‌ تقاضاهائي‌ از آنها بكنيم‌ تقاضائي‌متواضعانه‌، تقاضاهائي‌ كه‌ خادم‌ يك‌ ملت‌ از ملت‌ مي‌كند.

همواره‌ بعضي‌ از انديشمندان‌ سياسي‌ نسبت‌ به‌ اينكه‌ بشر مي‌توانداستفاده‌ مثبتي‌ از آزادي‌ كند ترديد كرده‌اند و معتقد شده‌اند كه‌ فقط‌افرادي‌ كه‌ عالم‌تر و زيرك‌تر هستند مستحق‌ آزادي‌ بوده‌ و بايستي‌اعمال‌ مردم‌ را تجويز نمايند.

همانطور كه‌ گفته‌ شد هابس‌ و ماركسيستها معتقد بوده‌اند كه‌ بايد هرچه‌ بيشتر بر قلمرو نظارت‌ متمركز دولت‌ افزود و از حوزه‌ آزاديهاي‌فردي‌ كاست‌. «امام‌» معتقدند كه‌ هماهنگي‌ اجتماعي‌ و پيشرفت‌ با حفظ‌قلمرو وسيعي‌ براي‌ زندگي‌ خصوصي‌ افراد همساز است‌. قلمروي‌ كه‌ نه‌دولت‌ و نه‌ هيچ‌ فرد و مقام‌ ديگري‌ را حق‌ تجاوز به‌ آن‌ نيست‌ تجاوز به‌اين‌ محدوده‌ هر اندازه‌ كم‌ و اندك‌ باشد خودكامگي‌ و استبداد است‌.آزادي‌ عقيده‌، مذهب‌، بيان‌، شغل‌، مالكيت‌ و... بايد از هرگونه‌ تعرض‌خودسرانه‌ مصون‌ بماند و نقش‌ دولت‌ هم‌ همين‌ است‌.

هيچكس‌ حق‌ ندارد به‌ خانه‌ يا مغازه‌ يا محل‌ كار شخصي‌ بدون‌اجازه‌ صاحب‌ آن‌ وارد شود يا كسي‌ را جلب‌ نمايد يا به‌ نام‌ كشف‌جرم‌ يا ارتكاب‌ گناه‌ تعقيب‌ و مراقبت‌ نمايد يا نسبت‌ به‌ فردي‌ اهانت‌نموده‌ و يا اعمال‌ غيرانساني‌ ـ اسلامي‌ مرتكب‌ شود يا به‌ تلفن‌ يا نوارضبط‌ صوت‌ ديگري‌ به‌ نام‌ كشف‌ جرم‌ يا كشف‌ گناه‌ گوش‌ كند يابراي‌كشف‌ گناه‌ و جرم‌ هر چند گناه‌ بزرگ‌ باشد شنود بگذارد و يا دنبال‌اسرار مردم‌ باشد و تجسس‌ از گناهان‌ غير نمايد و يا اسراري‌ كه‌ ازغير رسيده‌ ولوبراي‌يك‌نفرفاش‌ نمايدتمام‌اينها جرم‌ و گناه‌ است‌.

آزار و شكنجه‌، استعمار و استثمار و اجبار افراد به‌ تن‌ دادن‌ به‌زندگي‌اي‌ خصوصي‌ كه‌ دلخواه‌ او نيست‌ و بستن‌ تمامي‌ درها جز يك‌در بر روي‌ او و ناديده‌ گرفتن‌ اين‌ حقيقت‌ كه‌ او انساني‌ است‌ كه‌ حق‌حيات‌ دارد و حق‌ دارد كه‌ در زندگي‌ خصوصي‌اش‌ به‌ شيوه‌ دلخواه‌خويش‌ زندگي‌ كند از نظر ائمه‌ مكتب‌ هدايت‌ كه‌ «امام‌» مريد آنها است‌مردود است‌. اين‌ است‌ آن‌ آزادي‌ كه‌ از صدر اسلام‌ تاكنون‌ از آن‌ سخن‌گفته‌ شده‌ است‌ و امام‌ بر آن‌ پا مي‌فشارد و اين‌ است‌ آن‌ مفهوم‌ ازآزادي‌ كه‌ ريشه‌ در تمام‌ مذاهب‌ اصيل‌ دارد كه‌ فرد بايد در قلمرومناسبات‌ شخصي‌، خانوادگي‌، اخلاقي‌ و عقيدتي‌ آزاد باشد و اين‌آزادي‌ او بايد تأمين‌ گردد.

امّا در حوزه‌ مسائل‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ آنگونه‌ كه‌ در حوزه‌شخصي‌ آزاد است‌ آزاد نيست‌ امّا مي‌تواند آزادي‌ را لمس‌ كند.چگونه‌؟ براي‌ دستيابي‌ به‌ پاسخ‌ بايد حوزه‌ آزادي‌ و حاكميت‌ راموردبحث‌ و كنكاش‌ قرار دهيم‌. انقلاب‌ كبير اسلامي‌ چه‌ در مدينه‌پيامبر و چه‌ در ايران‌ِ انقلابي‌ِ «امام‌»، مانند هر انقلاب‌ بزرگ‌ ديگري‌نتيجه‌ اشتياق بسياري‌ از مسلمانان‌ به‌ آزادي‌ از ظلم‌، جور، ستم‌، فساداجتماعي‌ و دستيابي‌ به‌ حكومت‌ الهي‌ بود كه‌ «جباريّت‌» در آن‌ نيست‌.زيرا جباريت‌ يعني‌ در خدمت‌ ارباباني‌ از نوع‌ آدميان‌ قرار گرفتن‌ وقانون‌ الهي‌ نمي‌توانست‌ به‌ صورت‌ يك‌ جبار درآيد. منظور مسلمانان‌از آزادي‌ مسلماً آزادي‌ مطلق‌ و طبيعي‌ كه‌ در جوامع‌ اوليه‌ وجود داشت‌نبود بلكه‌ آنها مي‌خواستند كه‌ تحت‌ حاكميت‌ قانون‌ الهي‌ در سرنوشت‌خويش‌ سهيم‌ باشند. اگرچه‌ مي‌دانستند كه‌ اين‌ حاكميت‌ بسياري‌ ازحاكميتهاي‌ خودسرانه‌ آنها در صحنه‌ اجتماع‌ را از بين‌ مي‌برد. پس‌همينكه‌ اين‌ حاكميت‌ به‌ اين‌ معاني‌ نبود كه‌ «هر كس‌ تابع‌ حكومت‌ بقيه‌باشد» و يا «اقليت‌ وسيعي‌ تحت‌ حاكميت‌ اقليت‌ وسيع‌ ديگري‌ بعلاوه‌يك‌ باشد» راضي‌ بودند.

امام‌ قائل‌ است‌ به‌ اينكه‌ اگر بخواهيم‌ كسي‌ را ياراي‌ تجاوز به‌مرزهاي‌ آزادي‌ كه‌ از طرف‌ دين‌ مشخص‌ شده‌ است‌ نباشد و آن‌احساس‌ زيباي‌ آزادي‌ را به‌ مردم‌ بدهيم‌ بايد طرحهاي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ رادر اندازيم‌ كه‌ اين‌ طرحها عبارتند از:

طرح‌ اوّل

پذيرفتن‌ اينكه‌ هيچكس‌ بعد از خداوند بر ديگري‌سلطه‌اي‌ ندارد. زيرا همگي‌ در بندگي‌ مساوي‌ هستند و هيچيك‌ ازبندگان‌ بر ديگري‌ تسلّطي‌ ندارد زيرا بطور كلّي‌ كسي‌ كه‌ صاحب‌ چيزي‌نيست‌ بدون‌ اجازه‌ صاحبش‌ بر آن‌ چيز سلطه‌اي‌ ندارد. پس‌ اگر به‌واسطه‌ نبوت‌، امامت‌ يا علم‌ و ارتباط‌ نسبي‌ يا با انجام‌ عقد و يا ايقاع‌ ياتصرف‌ اوليه‌ يا ارث‌ و مانند آن‌، سلطه‌ و تسلّطي‌ به‌ شخصي‌ داده‌ شد اوبر ديگري‌ تسلّط‌ پيدا مي‌كند والاّ هيچ‌ سلطه‌اي‌ ندارد:

اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 4
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست