responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 29

3ـ عدالت‌

«فقيه‌ مستبد نمي‌شود فقيهي‌ كه‌ اين‌ اوصاف‌ را دارد عادل‌ است‌عدالتي‌ كه‌ غير از عدالت‌ اجتماعي‌ (مصطلح‌) است‌. عدالتي‌ كه‌ يك‌كلمه‌ دروغ‌ او را از عدالت‌ مي‌اندازد، يك‌ نگاه‌ به‌ نامحرم‌ او را ازعدالت‌ مي‌اندازد يك‌ همچو آدمي‌ نمي‌تواند خلاف‌ بكند خلاف‌نمي‌كند».

4ـ امربه‌ معروف‌ و نهي‌ از منكر

«اسلام‌ بر هر فردي‌ لازم‌ كرده‌ به‌ اينكه‌ امر به‌ معروف‌ كند اگر يك‌فرد خيلي‌ به‌ نظر مردم‌ مثلاً پائين‌ از يك‌ فردي‌ كه‌ به‌ نظر مردم‌خيلي‌ اعلي‌مرتبه‌ هم‌ هست‌ اگر از او يك‌ انحرافي‌ ديد اسلام‌ گفته‌برو به‌ او بگو نهي‌ كن‌، بايد بايستد در مقابلش‌ بگويد اين‌ كارت‌انحراف‌ بود نكن‌».

«كوشش‌ كنيد كه‌ احكام‌ اسلام‌ را هم‌ عمل‌ كنيد و هم‌ وادار كنيد كه‌ديگران‌ عمل‌ كنند همانطوري‌ كه‌ هر شخص‌ و هر فردي‌ موظف‌است‌ كه‌ خودش‌ را اصلاح‌ كند موظف‌ است‌ كه‌ ديگران‌ را هم‌ اصلاح‌كند اصل‌ امر به‌ معروف‌ و نهي‌از منكر براي‌ همين‌ است‌ كه‌ جامعه‌ رااصلاح‌ كند».

5ـ انتقاد، نظارت‌ و نصيحت‌

«جامعه‌ فردا جامعه‌اي‌ ارزياب‌ و منتقد خواهد بود كه‌ در آن‌ تمامي‌مردم‌ در رهبري‌ امور خويش‌ شركت‌ خواهند جست‌».

«همه‌ ملت‌ موظفند كه‌ نظارت‌ كنند. بر اين‌ امور نظارت‌ كنند. اگر من‌يك‌ پايم‌ را كج‌ گذاشتم‌ ملت‌ موظف‌ است‌ كه‌ بگويند پايت‌ را كج‌گذاشتي‌ خودت‌ را حفظ‌ كن‌ مسئله‌ مسئله‌ مهمّي‌ است‌».

«هر فردي‌ از افراد ملت‌ حق‌ دارد كه‌ مستقيماً در برابر سايرين‌زمامدار مسلمين‌ را استيضاح‌ كند و از او انتقاد نمايد و او بايد جواب‌قانع‌كننده‌اي‌ دهد و در غيراينصورت‌ اگر به‌ خلاف‌ وظايف‌ اسلامي‌خود عمل‌ كرده‌ باشد خودبخود از مقام‌ زمامداري‌ معزول‌است‌».

6ـ مصلحت‌ جامعه‌

«كسي‌ كه‌ بر مسلمين‌ و جامعه‌ بشري‌ حكومت‌ دارد هميشه‌ بايدجهات‌ عمومي‌ و منافع‌ عامه‌ را در نظر بگيرد و از جهات‌ خصوصي‌و عواطف‌ شخصي‌ چشم‌ بپوشد، لهذا اسلام‌ بسياري‌ از افراد را درمقابل‌ مصالح‌ جامعه‌ فاني‌ كرده‌ است‌ بسياري‌ از اشخاص‌ را در مقابل‌مصالح‌ بشر از بين‌ برده‌ است‌».

جايگاه‌ مردم‌ در نظام‌ سياسي‌ اسلام‌

حكومت‌ اسلامي‌ِ «امام‌» چنين‌ مي‌پذيرد كه‌ بهترين‌ راه‌تصميم‌گيري‌ براي‌ حل‌ مسائل‌ جامعه‌ در بعد داخلي‌ و خارجي‌ اين‌ است‌كه‌ حاكميت‌ مردم‌ بر سرنوشت‌ خويش‌ مورد پذيرش‌ قرار گيرد. اين‌بعد از حكومت‌ اسلامي‌ نيز در كنار حاكميت‌ تشريعي‌ خداوند جايگاه‌ويژه‌ خود را همواره‌ حفظ‌ كند. بنابراين‌ حكومت‌ اسلامي‌ بايدمشاركت‌ دائمي‌ مردم‌ را پذيرا باشد. امام‌ بر اين‌ مسئله‌ تأكيد زيادي‌دارد و همانطور كه‌ در بخشهاي‌ پيشين‌ ديديم‌ نقش‌ مردم‌ در تحقق‌ نظام‌سياسي‌ اسلام‌ نقش‌ طراز اوّل‌ است‌ در كشف‌ و انتخاب‌ موردي‌ نقش‌اساسي‌ و محوري‌ داشته‌، در فعليت‌ دادن‌ و نه‌ مشروعيت‌ بخشيدن‌داراي‌ نقش‌ كليدي‌ است‌ و در انتقاد، نصيحت‌ و نظارت‌ جهت‌ تداوم‌حكومت‌ نقش‌ حيات‌بخشي‌ دارد.

البته‌ اين‌ مطالب‌ بر اساس‌ اين‌ عقيده‌ ناصواب‌ نيست‌ كه‌ «امت‌ اسلام‌هرگاه‌ دستجمعي‌ تصميمي‌ گرفتند آن‌ تصميم‌ حتماً صحيح‌ است‌». بله‌بر اساس‌ اين‌ نظريه‌ است‌ كه‌ خداي‌ تبارك‌ و تعالي‌ هيچگاه‌ سرنوشت‌ مارا تغيير نمي‌دهد مگر اينكه‌ خودمان‌ آن‌ را تغيير دهيم‌. اگر اين‌ تغييردر جانب‌ پذيرش‌ ظلم‌ باشد يك‌ ظلم‌ بر ما مسلط‌ مي‌شود و اگر درجانب‌ پذيرش‌ عدل‌ باشد خداوند اسبابش‌ را فراهم‌ خواهد كرد و براين‌ اساس‌ است‌ كه‌ امام‌ مبارزه‌ و فعاليت‌ سياسي‌ را بخش‌ مهمي‌ ازمسئوليتهاي‌ مذهبي‌ مي‌داند و در اين‌ زمينه‌ مشاركت‌ دائمي‌ مردم‌ رامورد ستايش‌ و درخواست‌ قرار مي‌دهد. و همچنين‌ بر اين‌ باورناصحيح‌ هم‌ نيست‌ كه‌ «توده‌ مردم‌ صلاحيت‌ تعيين‌ قانون‌ و حكومت‌كردن‌ را دارند» زيرا امام‌ اگر اصطلاح‌ «ولي‌ نعمت‌ دولتمردان‌» را براي‌مردم‌ به‌ كار مي‌برد فقط‌ در برگيرنده‌ اين‌ مفهوم‌ است‌ كه‌ «مردم‌» آن‌صفات‌ و شرايطي‌ را كه‌ براي‌ تشخيص‌ لياقت‌ در ديگران‌ را داراهستند. ولي‌ اين‌ شرايط‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ مستلزم‌ آن‌ نيست‌ كه‌ خودشان‌ نيزصلاحيت‌ حكمراني‌ و تعيين‌ قانون‌ شايسته‌ را داشته‌ باشند. پس‌ آن‌صلاحيتي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ براي‌ مردم‌ در نظر گرفته‌ شود همين‌ است‌ كه‌من‌ حيث‌المجموع‌ بهتر تشخيص‌ مي‌دهند و بهتر انتخاب‌ مي‌كنند. به‌عبارت‌ ديگر قضاوت‌ دستجمعي‌شان‌ ممكن‌ است‌ براي‌ انتخاب‌ كساني‌كه‌ بايد بر آنها حكومت‌ كنند بهتر از هر شخص‌ حقيقي‌ ديگر است‌اگرچه‌ در همه‌ زمانها اين‌ چنين‌ نيست‌.

اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 29
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست