responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 11

2. قانون‌ و آزادي‌

يكي‌ ديگر از منشأهاي‌ حكومت‌ قانون‌ است‌. قانون‌ بدان‌ مفهومي‌كه‌ «امام‌» در آثار خود آورده‌ است‌ در واقع‌ موضوع‌ اصلي‌ انديشه‌سياسي‌ او است‌. قانون‌ شالوده‌ و بنائي‌ است‌ كه‌ با وحدت‌ بخشيدن‌ به‌مجموعه‌اي‌ از آثار غيرمتجانس‌ درباره‌ موضوعات‌ كاملاً متفاوت‌ كل‌آثار را قابل‌ فهم‌ مي‌سازد كه‌ آن‌ موضوعات‌ عبارتند از: تعليم‌ وتربيت‌، اقتصاد، عرفان‌، ولايت‌، فلسفه‌، ردّ نظريات‌ انحرافي‌ و چندموضوع‌ ديگر. بحث‌ در مفهوم‌ قانون‌ مهمترين‌، جالبترين‌ وپيچيده‌ترين‌ قسمت‌ آثار امام‌ است‌. بنابراين‌ نخست‌ بايد به‌ معنائي‌ كه‌«امام‌» از اين‌ اصطلاح‌ داشته‌ است‌ توجه‌ كنيم‌. اگر در اين‌ مرحله‌ موفّق‌شويم‌ باقيمانده‌ كار ساده‌ خواهد بود در غيراينصورت‌ از درك‌مهمترين‌ سهمي‌ كه‌ «امام‌» در پيشرفت‌ انديشه‌ سياسي‌ داشته‌ است‌ عاجزخواهيم‌ بود.

حكومت‌ اسلام‌ حكومت‌ قانون‌ است‌... حاكم‌ در حقيقت‌ قانون‌است‌. همه‌ در امان‌ قانونند. در پناه‌ قانون‌ اسلامند... هيچ‌ حاكمي‌ حق‌ندارد برخلاف‌ مقررات‌ و قانون‌ شرع‌ مطهر قدمي‌ برمي‌دارد.

اكثر انديشمندان‌ بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ آدميان‌ مانند ديگر موجودات‌عالم‌ طبيعت‌ با يكديگر روابطي‌ الزامي‌ و منظم‌ دارند ولي‌ قانون‌ رفتاربشر بسيار پيچيده‌تر از قانون‌ موجودات‌ عالم‌ طبيعت‌ است‌. اختيار وآزادي‌ تكويني‌ اعطا شده‌ به‌ بشر او را از ديگر موجودات‌ عالم‌ طبيعت‌متمايز مي‌كند. زيرا بشر هميشه‌ آن‌ گونه‌ كه‌ مثلاً حيوانات‌ از الگوي‌معيني‌ براي‌ رفتار پيروي‌ مي‌كنند بدون‌ دخالت‌ اراده‌اش‌ از الگوي‌تعيين‌ شده‌اي‌ براي‌ رفتار انساني‌ پيروي‌ نمي‌كند. به‌ عبارت‌ ديگر انسان‌در امور مربوط‌ به‌ خود علاوه‌ بر قوانين‌ طبيعي‌، داراي‌ قوانيني‌ است‌ كه‌به‌ قانون‌ موضوعه‌ معروفند. «امام‌» مانند بسياري‌ از فيلسوفان‌ معتقد بودكه‌ يك‌ كتاب‌ قانون‌ براي‌ همه‌ افراد بشر در همه‌ زمانها و مكانهامي‌تواند مناسب‌ باشد اگرچه‌ بر مقتضيات‌ زمان‌ و مكان‌ نيز عنايت‌خاصي‌ داشت‌ و مانند بسياري‌ از افراد حالت‌ «مطلق‌گرائي‌» نداشت‌.زيرا معتقد بود كه‌ اختلافات‌ موجود در طبايع‌ و استعدادهاي‌ انساني‌ كه‌موجد انواع‌ مختلف‌ آداب‌ و رسوم‌ گوناگون‌ شده‌ است‌ امري‌ مهم‌ واساسي‌ است‌. امام‌ همواره‌ بر اين‌ مسئله‌ پافشاري‌ مي‌نمود كه‌ معلوم‌نيست‌ آن‌ قانوني‌ كه‌ بالفعل‌ بر جامعه‌ حكومت‌ مي‌كند همان‌ قانون‌ حق‌باشد و بر طبق‌ موازين‌ عدالت‌ وضع‌ شده‌ باشد. او مي‌گويد:

اين‌ مواد قانون‌ اساسي‌ و متمم‌ آن‌ كه‌ مربوط‌ به‌ سلطنت‌ و ولايتعهدي‌و امثال‌ آن‌ است‌ كجا از اسلام‌ است‌؟ اينها همه‌ ضد اسلامي‌ است‌...قوانين‌ قضائي‌ و سياسي‌ اسلام‌ را تمام‌ از اجرا خارج‌ كرده‌اند و به‌جاي‌ آن‌ مطالب‌ اروپائي‌ نشانده‌اند تا اسلام‌ را كوچك‌ كنند ازجامعه‌ اسلامي‌ طرد كنند و عمالمشان‌ را روي‌ كار بياورند و آن‌سوءاستفاده‌ را بكنند.

البته‌ تمام‌ دولتها بايد قدرت‌ تفويض‌ شده‌ را مطابق‌ قانون‌ به‌ كاربرند. دارندگان‌ قدرت‌ برين‌ حق‌ ندارند قدرت‌ خود را به‌ دلخواه‌ وبي‌توجه‌ به‌ قانون‌ به‌ كار اندازند و اگر چنين‌ كردند اطلاق لفظ‌ دولت‌ ياحكومت‌ بر آنها اصلاً صحيح‌ نيست‌ نظر امام‌ در اين‌ مورد صريح‌ وخالي‌ از ابهام‌ است‌:

اسلام‌ دين‌ قانون‌ است‌، قانون‌، پيامبر هم‌ خلاف‌ نمي‌توانست‌ بكند،نمي‌كردند، البته‌ نمي‌توانستند بكنند خدا به‌ پيامبر مي‌گويد كه‌ اگريك‌ حرف‌ خلاف‌ بزني‌ رگ‌ وتينت‌ را قطع‌ مي‌كنم‌. حكم‌ قانون‌است‌. غير از قانون‌ الهي‌ كسي‌ حكومت‌ ندارد براي‌ هيچكس‌حكومت‌ نيست‌ نه‌ فقيه‌ نه‌ غيرفقيه‌، همه‌ تحت‌ قانون‌ عمل‌ مي‌كنندمجري‌ قانون‌ هستند، هم‌ فقيه‌ و غيرفقيه‌ همه‌ مجري‌ قانونند.

بايد توجه‌ داشته‌ باشيم‌ كه‌ تقريباً هر دولتي‌ در دنيا از اتباع‌ خودانتظار دارد كه‌ از قوانيني‌ كه‌ آن‌ دولت‌ تصويب‌ كرده‌ است‌ اطاعت‌ورزند ولي‌ با تشريحي‌ كه‌ «امام‌» از قانون‌ خداوند دارد اين‌ نتيجه‌ بسيارمهم‌ و فوق‌العاده‌ بدست‌ مي‌آيد كه‌ اطاعت‌ شهروند از قوانين‌ حكومتي‌مطلق‌ نيست‌ بلكه‌ مشروط‌ است‌. به‌ اين‌ معني‌ كه‌ اگر اين‌ قوانين‌ با قوانين‌خداوند سازگار نبودند وي‌ هيچگونه‌ تعهدي‌ به‌ اطاعت‌ كردن‌ از آنهاندارد امّا هرگاه‌ كه‌ اين‌ قوانين‌ با قوانين‌ الهي‌ سازگار بودند هر فردي‌موظف‌ است‌ و بايد كه‌ از آنها اطاعت‌ كند و اين‌ اطاعت‌ معلول‌ سازگاربودن‌ آن‌ قوانين‌ با قوانيني‌ الهي‌ است‌ و ارتباطي‌ به‌ اين‌ موضوع‌ كه‌ فرضاًسازنده‌ آن‌ قوانين‌ دولت‌ است‌ ندارد و «امام‌» برعكس‌ِ برخي‌ ازانديشمندان‌ چنين‌ فكر مي‌كند كه‌ هر انسان‌ بالطبع‌ داراي‌ اين‌ استعداداست‌ كه‌ قانونهاي‌ صحيح‌ الهي‌ را از قانونهاي‌ مغاير با آن‌ تشخيص‌مي‌دهد.

اسم الکتاب : انديشه سياسي امام خميني (قدس سره ) المؤلف : جهان بزرگی، احمد    الجزء : 1  صفحة : 11
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست