نيست . در واقع , بر أثر أسباب و عوارض خارجية حجابها پديد مىآيد و
مابين نفس و لوح محفوظ [3] حائل مى شود و جلوى تجلى گرفته مى شود .
خلاصه آنكه در بعضى حالات , با از بين رفتن موانع و حجابه ابه واسطه وزش
نسيم ألطاف خفيه الهى , حقايق علوم از آيينه لوح عقلانى به آيينه لوح
نفسانى متجلى مى گردد , و خلاصه بحث آنكه حصول علوم در باطن انسان به
وجوه مختلف ممكن است :
الف . به طريق اكتساب و تعليم , كه اصطلاحا اكتساب و استبصار خوانده مى شود .
ب . بدون تعليم و اكتساب و تعلم , و به مدد الطاف خفيه الهية .
اين معنى را , به حسب اصطلاح , الهام و نفث در روح مى گويند . و اين
معنى نيز به دو نحو صورت مى گيرد :
أول . گاه اين أمر به اطلاع بر سبب است , و سبب همان ملك ملهم
للحقايق از طرف ذات بارى تعالى است . اين حالت را , به حسب اصطلاح ,
وحى مى نامند و مختص به انبياست .
دوم . انكشاف حقايق و واقعيات بدون اطلاع بر سبب , يعنى بدون
مشاهده ملك انجام مى يابد , و اين حالت مختص به أولياء الله و ائمه
أطهار ( سلام الله عليهم أجمعين ) است .
أما فرق بين وحى و الهام آن است كه در وحى معانى نازل بر پيغمبر
اكرم ( ص ) در قالب ألفاظ مخصوص است . در نتيجه , علاوه بر رقاء معانى ,
الفاظ و تركيب آنها با يكديگر نيز خارق عادتند و معجزه محسوب مى شوند و
تمامى فصحاء و بلغاء به اين أمر اعتراف مى كنند به خلاف الهام كه نزول
صرف معانى بر نفوس قدسيه ائمه اطهار ( س ) است , و خود ايشان هستند كه
معانى را در قالب ألفاظ بيان مى كنند , و در اين بيان نيز تمام نظرشان
به معانى الهام شده است .
2 . تحريف
آيا در كتاب عزيز تحريفى صورت پذيرفته است ؟ آيا قرآنى كه
نزد ماست همان است كه بر پيامبر اكرم ( ص ) نازل شده است , بدون هيچ
نقيصه اى ؟ ياتحريفاتى در آن پيش آمده است ؟ طرح تحريف برمى گردد به[ (
صحيح بخارى]) و
[3] لوح محفوظ عبارت از جوهرى است كه در آن تمام حوادثى كه قضاى الهى تا روز قيامت بر آنها تعلق گرفته است منقوش است .