اسم الکتاب : درمان گری با قرآن المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 30
مجهولى براى آنها نسبت به آنچه نبايد نسبت به
آن جهل داشته باشند، باقى نماند. بقيه امامان ما هم همينطور بودند. حتى آن وقتى
كه بنىعباس رفت و آمد با ائمه (ع) را ممنوع كردند و مأمور گذاشتند تا اگر كسى آمد
و درِ خانه حضرت صادق (ع) را زد، او را بگيرند و به زندان ببرند. ولى مگر مردم
دستبردار بودند؛ مردم در مقابل اين رفتار دشمن، طرحى را پياده كردند كه با امام
(ع) رابطه داشته باشند؛ آنها كه مىخواستند براى پرسش و سؤال به نزد امام (ع)
بيايند، طَبَق چوبى درست كرده و نان، ماست و خيار روى آن مىگذاشتند و بعد اين طبق
را با آن بار سنگين روى سرشان گذاشته و در كوچه داد مىكشيدند: نان داريم، خيار
داريم، ماست داريم. امام صادق (ع) هم كه صدايشان را مىشناخت، مىدانست كه اينها
به هواى نان، ماست و خيار فروختن، نيامدهاند، بلكه براى ياد گرفتن روشنگرىهاى
پروردگار آمدهاند. امام هم فقط با يك پيراهن مىآمدند و در را باز مىكردند و در
حالى كه مأمور آن طرف در ايستاده بود، سؤالكننده يك خيار بر مىداشت، ترازو به
ترازو
اسم الکتاب : درمان گری با قرآن المؤلف : حسین انصاریان الجزء : 1 صفحة : 30