responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : پاسداران وحى المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد    الجزء : 1  صفحة : 231

مى‌خواستند، تا از رفتن به كوفه چشم پوشد و اميدى به يارى كوفيان نداشته باشد، مى‌فرمود: آن چه مى‌گوييد بر من پوشيده نيست و اين راهى است كه با خواست خداوند بايد طى شود «إنَّ اللَّهَ لايُغْلَبُ عَلَى امْرِهِ». و به طور قطع، خواست خداوند همان شهادت بوده است؛ شهادتى كه از پيش، پيامبر صلى الله عليه و آله وعده آن را داده بود و امير مؤمنان نيز، به هنگامِ گذر از سرزمين نينوا، به آن اشاره كرده بود، و حسين عليه السلام مشتاقانه بدان سو، رهسپار بود. از اين رو، با شنيدن خبر شهادت «قيس بن مسهّر» بى‌صبرانه تلاوت فرمود: «فَمِنْهُم مَّن قَضَى‌ نَحْبَهُ‌ و وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ...».

آرى، آن بزرگوار مى‌دانست كه پايان كارش جز شهادت نيست. با اين حال مى‌رفت، تا حجّت را بر مدّعيان دروغين تمام كند و راهِ هر گونه عذرآورى و بهانه‌جويى را به روى آن‌ها، بربندد.

4. شيخ مفيد رحمه الله گويد: به روايت سالم بن حفصه، عمر بن سعد به امام حسين عليه السلام عرض كرد: اى اباعبداللَّه! در ميان ما مردمانى سفيه و كم‌خِرد هستند كه گمان مى‌كنند من كشنده تو خواهم بود. امام حسين عليه السلام در پاسخ او فرمود:

انَّهُمْ لَيْسُوا بِسُفَهَاءَ، وَلَكِنَّهُمْ حُلَمَاءُ، أَما انَّهُ يُقِرُّ عَيْنِي الّا تَأكُلَ بُرَّ العَراقِ بَعْدِي إلَّا قَلِيلًا. [1]

اينان كم خِرد نيستند؛ بلكه مردمى شكيبا و خويشتن دارند. و امّا آن چه مايه روشنى چشم من است، اين است كه پس از من جز چند روزى از گندم عراق نخواهى خورد.


[1]. الارشاد، ج 2، ص 132، بحار الانوار، ج 44، ص 263، ح 20.

اسم الکتاب : پاسداران وحى المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد    الجزء : 1  صفحة : 231
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست