اسم الکتاب : پاسداران وحى المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 231
مىخواستند،
تا از رفتن به كوفه چشم پوشد و اميدى به يارى كوفيان نداشته باشد، مىفرمود: آن چه
مىگوييد بر من پوشيده نيست و اين راهى است كه با خواست خداوند بايد طى شود «إنَّ
اللَّهَ لايُغْلَبُ عَلَى امْرِهِ». و به طور قطع، خواست خداوند همان شهادت بوده
است؛ شهادتى كه از پيش، پيامبر صلى الله عليه و آله وعده آن را داده بود و امير
مؤمنان نيز، به هنگامِ گذر از سرزمين نينوا، به آن اشاره كرده بود، و حسين عليه
السلام مشتاقانه بدان سو، رهسپار بود. از اين رو، با شنيدن خبر شهادت «قيس بن
مسهّر» بىصبرانه تلاوت فرمود: «فَمِنْهُم مَّن
قَضَى نَحْبَهُ و
وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ ...».
آرى،
آن بزرگوار مىدانست كه پايان كارش جز شهادت نيست. با اين حال مىرفت، تا حجّت را
بر مدّعيان دروغين تمام كند و راهِ هر گونه عذرآورى و بهانهجويى را به روى آنها،
بربندد.
4.
شيخ مفيد رحمه الله گويد: به روايت سالم بن حفصه، عمر بن سعد به امام حسين عليه
السلام عرض كرد: اى اباعبداللَّه! در ميان ما مردمانى سفيه و كمخِرد هستند كه
گمان مىكنند من كشنده تو خواهم بود. امام حسين عليه السلام در پاسخ او فرمود: