اسم الکتاب : پاسداران وحى المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 206
سرزمين
«نينوا» و در روزِ «عاشورا» رقم خورد. و امام عليه السلام با اين اقدام شورانگيز،
هم حجّت را بر آنهايى كه مدّعى مبارزه عليه ظلم و جور بودند، تمام كرد، هم نقاب
از چهره كريه امويان برافكند. آرى، امام عليه السلام دريافته بود كه احياى اسلام و
بازگرداندنِ مردم به روش و منطق عملى پيامبر صلى الله عليه و آله و على عليه
السلام جز با شهادت در راه خداوند و اسارت اهل بيت عليه السلام امكانپذير نيست؛
به ويژه در روزگارِ حاكميت استبدادِ سياهِ اموى، كه مىرفت تا بساطِ وحى الهى را
برچيند. راهى كه امام حسين عليه السلام در بيدارى جهان اسلام برگزيده بود، بسيار
اثرگذار بود. مانند آن كه علي بن ابي طالب عليه السلام پس از ترور، به دست ابن
ملجم مرادى، با اين كه مىدانست با همين ترور به شهادت خواهد رسيد، فرزندانش را از
آوردنِ طبيب براى درمان خود، باز نداشت، تا آيندگان در داورىهاى خود نگويند اگر
طبيب بر بالين امام عليه السلام حاضر مىشد از آن ضربت كارى، نجات مىيافت و جان
سالم به در مىبرد. امام چارهاى جز اين نداشت كه جنايت ترور و اندازه تاثير آن
را، از اين طريق به مردم بفهماند.
او
خود مىدانست كه در اين ترور به شهادت مىرسد و پذيرفتن طبيب در بهبودىاش
هيچگونه تأثيرى ندارد. و امّا به خاطر تصحيح داورىهاى مردم و آيندگان، ناگزير از
پذيرش طبيب بود. از اين رو، به درمان ناكار آمدِ طبيب تسليم شد. قيام خونبار حسين
عليه السلام نيز، به همين گونه است؛ با اين كه مىدانست در اين حركت الهى به شهادت
مىرسد، براى اتمام حجّت الهى و پيشگيرى از داورىهاى نادرست و آشكار ساختن
جنايات امويان، چارهاى جز شهادت خود و ياران، و اسارت خاندانش نداشت. بنابراين
آگاهى از شهادت از يك سو، با اقدام بشرى در مبارزه با حاكميتِ استبداد از سوى
ديگر، هيچ گونه تضادّى ندارد.
اسم الکتاب : پاسداران وحى المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 206