اسم الکتاب : آئين كيفرى اسلام المؤلف : ترابى شهرضايى، اكبر الجزء : 1 صفحة : 458
1- روايت عبداللَّه بن طلحه: «ونفي من مصره»
[1]؛ در اين روايت آمده است كه زانى يك سال از شهر خودش تبعيد مىشود.
كلمهى «مصر» به ضميرى كه به زانى عود مىكند، اضافه شده است. اين بهترين روايتى
است كه بر نفى از وطن دلالت دارد.
2- روايت محمّد بن قيس نيز مىگويد: «ونفي سنة في غير مصرهما» [2]؛ هرچند دلالت اين روايت به وضوح دلالت
روايت سابق نيست؛ ولى عرف از اين عبارت مىفهمد كه تبعيد بايستى از شهرشان به جايى
ديگر باشد.
اين
دو روايت دلالت دارد بر اينكه تبعيد بايد از مركز اقامت و محل زانى به جاى ديگرى
باشد.
3- روايت ابوبصير: «سألت أبا عبداللَّه عليه السلام عن الزاني إذا زنى
أينفى؟ قال: فقال: نعم من الّتي جلد فيها إلى غيرها».
[3] در اين روايت، راوى از امام عليه السلام پرسيد: آيا دربارهى زانى
نفى بلد نيز مطرح است؟
امام
عليه السلام فرمود: آرى از سرزمينى كه در آن تازيانه خورده به غير آن تبعيد
مىشود.
4- روايت سماعه نيز مىگويد: «... من المصر الّذي جلد فيه». [4] اين دو روايت، بر خلاف روايات قبل
صراحت دارد كه مبدأ تبعيد، محل اجراى حدّ است. بنابراين اين دو روايت به احتمال
دوم دلالت دارد.
ممكن
است از روايت مثنّى الحنّاط: «ينفى من الأرض إلى بلدة يكون فيها سنة» [5]، احتمال سوم استفاده شود؛ يعنى مقصود
از «ينفى من الأرض» زمينى است كه در آن زنا كرده است. شايد همين روايت مستند شيخ
طوسى رحمه الله در مبسوط
[6] بوده است.
استفادهى
اين احتمال از روايت بعيد است؛ ظهور روايت در احتمال اوّل بيشتر
[1]. وسائل الشيعة، ص 349، باب 1 از ابواب حدّ
زنا، ح 11.