كالبد شناسى جنسى يا ژنتيك نيز نباشد. چنين اشخاصى معمولًا
از پوشيدن لباسِ مخصوصِ جنس آناتوميك خود ناراحت هستند و بارها اين ناراحتى، منجر
به پوشيدن لباس جنس مخالف مىشود و غالباً به فعاليتهاى مربوط به جنس مقابل دست
مىزنند. در مردان ممكن است به طور اوليه (آغاز در جنين اوليه و باقى ماندن در
تمام طول زندگى) يا ثانويه (شروع بعد از كودكى در مراحل بعدى زندگى) باشد. اين
اختلال درزنانى ديده مىشود كه از اوان كودكى خود را به صورت جنس مذكر ديده و
زندگى زنانه نداشتهاند. [1]
دكتر كاپلان بر
«درمان هورمونى» تأكيد بيشترى دارد. البته وى معالجات روانى را نفى نمىكند، ولى
به اعتقاد او «درمان هورمونى» تأثير بيشتر و زودترى در معالجه «ترانس سكشوال» يا
«اختلال هويت جنسى» دارد. وى معتقد است كه به جاى جراحى مىتوان هورمون درمانى
كرد. مردهاى بيولوژيك از استروژن، و زنهاى بيولوژيك از تستسترون استفاده مىكنند.
بيمارانى كه استروژن مصرف مىكنند، براساس احساس آرامش، دفعات كمتر نعوظ، و
تظاهرات معدودتر انگيزه جنسى نسبت به قبل از درمان با هورمون، رضايت روان شناختى
فورى گزارش مىكنند. سترونى تازه آنها موجب نگرانيشان نمىگردد. پس از چند ماه،
انحناهاى بدن گودتر مىگردند. بزرگى محدود اما راضىكننده در پستان ظاهر مىشود و
حجم بيضهها كاهش مىيابد. كيفيت صدا تغيير نمىيابد. اين بيماران نياز دارند كه
از نظر فشار خون، هيپرگليسمى، اختلال كنشى جنسى و پديدههاى ترومبوآمبوليك تحت مراقبت
قرار گيرند. [2] زنهايى كه آندروژن مصرف مىكنند، به سرعت متوجه افزايش انگيزه جنسى، بزرگ
شدن و سرزنش ناحيه كليتوريس، و پس از چند ماه قطع قاعدگى و خشونت صداى خود
مىگردند. اگر اقدام به وزنهبردارى شود، بزودى افزايش حجم عضلات مشاهده مىشود.
بسته به نحوه توزيع قبلى موها، بيماران ممكن است افزايش متوسط در
[1]. فرامرز
گودرزى؛ پزشكى قانونى، ج 2، ص 1293- 1294.