چنانچه شخص حقيقتاً از جنس مرد يا زن است، ولى مىتواند
جنس خود را تغيير دهد و تبديل به جنس مخالفِ جنس خود بشود، واجب نيست. [1] در فتواى امام خمينى نكاتى قابل توجه است كه بدان اشاره مىشود:
1. فتواى صريح
امام خمينى شامل تغيير جنسيت مرد به زن و زن به مرد، و نيز شامل تغيير جنسيت خنثى
(دو جنسى، هرمافروديت) به يكى از دو جنس زن يا مرد مىشود. بنابراين، از نظر امام
خمينى، تغيير جنسيت تنها شامل تبديل مرد به زن يا تبديل زن به مرد نمىشود، بلكه
از نظر ايشان، تبديل خنثى به يكى از دو جنس مذكر يا مؤنث نيز مصداقى از تغيير
جنسيت است.
اين مطلب از آن جهت مهم است كه ممكن است تصور شود كه ديدگاه
امام خمينى مبنى بر جواز تغيير جنسيت، تنها شامل خنثىها يا دو جنسىها مىشود؛
يعنى همان كسانى كه از نظر جسمى بيمار بوده و نيازمند عمل جراحى تغيير جنسيت
هستند، در حالى كه امام خمينى با صراحت تمام، تغيير جنسيت در مورد افراد سالم را
مجاز مىشمرند؛ چه اينكه امام خمينى با صراحت تمام بحث خنثىها را قسيم مورد اول
(تبديل مرد به زن و زن به مرد) قرار دادهاند و از نظر ايشان، تغيير جنسيت مطلقا
جايز است؛ خواه تغيير جنسيت مرد به زن يا بر عكس و خواه تغيير جنسيت خنثى به يكى
از دو جنس مرد و زن.
مؤيد اين مطلب، استفتايى است كه از امام خمينى در اين باره
صادر شده است. توضيح آن كه، فردى به نام فريدون كه تراجنسيتى (ترانس يا خنثاى روانى) بوده است
پس از پىگيرى فراوان توانست به همراه برخى مسؤولان بلندپاية مملكتى، به محضر امام
خمينى رسيده و بيمارى خويش را براى امام خمينى توضيح دهد. وى هر چند از نظر ظاهرى
همانند ديگر مردان بوده است، ولى از نظر روانى و روحى خود را متعلق به جنس مقابل
مىدانست.
توجه داشته باشيد كه وى «دوجنسى» نبوده، بلكه ترانس سكشوال
(خنثاى روانى)