اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد الجزء : 1 صفحة : 249
نشان دهند. و خلاصه آنكه تا مىتوانند، كودكان خود را بدون
تنبيه، تأديب نمايند. چرا كه تنبيه، براى تنبّه و بيدارى است و بايستى كاملًا متناسب
با شخص و عملى كه از او سر زده است، انتخاب شود. چشمپوشى، اخم، روى ترش كردن، روى
برگرداندن، ترك كردن، قهر كردن، به كنايه سخن گفتن، اشارهى لفظى، تذكّر، سخن
عادى، سخن تند و مانند اينها مراتبى است كه به عنوان دارويى مؤثّر از جانب طبيبى
حاذق و دلسوز- والدين و مربّيان- انتخاب مىشود؛ و در صورتى كه مرتبهاى لطيفتر
نتيجه دهد، استفاده از مراتب شديدتر به هيچ وجه جايز نيست. [1]
جداى از تمام موارد فوق، همانطور كه در خلال مباحث نيز بيان شد، رواياتى كه دلالت
بر جواز تنبيه بدنى كودك دارند و فقها بر اساس آنها فتوا به جواز تنبيه بدنى
دادهاند، شايد با توجّه به جوّ آن زمان و اينكه عرف آن روزگار يگانه راه هدايت
كودكان را تنبيه بدنى مىدانست، و والدين و سرپرستان كودكان و از ديگر راهكارها
براى تربيت فرزندان اطلاع نداشتند، از ائمّه (ع) صادر شده باشند. بر همين اساس، در
روايات ديگرى ممنوعيّت تنبيه بدنى را متذكّر مىشدند؛ يا راهكار ديگرى مثل قهر
كردن را براى تربيت و تنبيه معرّفى مىكردند و بيش از آنكه به تنبيه بدنى اشاره
داشته باشند، به اكرام، رفق، مدارا، مهربانى، عفو و ... دستور مىدادند. علاوه آن
كه، زدن و تنبيه بدنى آسانترين وسيلهاى است كه هميشه در اختيار همه كس هست.
نتيجه آنكه در اين زمان و با توجّه به اجماع جهانى كه توسط
كارشناسان فنّ تربيت در مورد عدم استفاده از تنبيه بدنى براى كودكان در همهى سطوح
وجود دارد، مىتوان به عدم جواز تنبيه بدنى در دو سطح خانواده و مدرسه قائل شد. در
مواردى هم كه به عنوان مجازات كيفرى براى كودكان وضع شده است، هرچند مؤيّداتى در
اين زمينه مىتوان يافت، بايد به حسب موضوع و به طور خاصّ، در جاى خود بحث و بررسى
گردند؛ و مجال آن در اين رساله نيست.