اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد الجزء : 1 صفحة : 176
1.
مواردى كه كودك مرتكب اعمال ناپسند و گناهانى مىشود كه اگر شخص بالغ آنها را
مرتكب گردد، حدّ مىخورد؛ مانند زنا، سرقت، لواط، قذف و ...
2.
كودك امورى را مرتكب شود كه در شرع براى آنها حدّى مشخّص نشده است؛ و اين خود، بر
دو قسم است:
الف)
امورى كه در شرع اسلام، بر آنها، اطلاق معصيت و گناه شده است؛ حال، مىخواهد براى
آنها مجازاتى مشخّص شده باشد يا نه.
ب) امورى كه گناه و معصيت نيستند؛ ليكن عرف و اجتماع به
آنها اهميت خاصّى مىدهد؛ مانند: احترام گذاشتن به بزرگتر، سلام كردن، رعايت
آداب اجتماعى و ...
در ادامه، به بررسى حكم جواز و يا ممنوعيّت تنبيه بدنى در
اين موارد مىپردازيم:
گفتار اوّل: حكم تنبيه كودكان در صورت ارتكاب جرايم داراى
حدّ
در اسلام برخى از اعمال و كردارهاى خاصّ هستند كه در شريعت
به عنوان عملى ممنوع محسوب شده، و اگر فردى بالغ و عاقل، با علم و اختيار، مرتكب
آنها گردد، مجازات معيّنى بر او جارى مىشود؛ كه در اصطلاح گفته مىشود حدّ
مىخورد. حال، سؤال اين است كه اگر كودك نابالغى مرتكب چنين كارهايى شود، چه حكمى
دارد؟ آيا او نيز همانند بزرگسالان حدّ مىخورد و يا آنكه حكمى ديگر دارد؟
در فقه، فقها اتّفاق و اجماع دارند اگر كودكى مرتكب اعمال و
كردار ناپسند شود كه در دين اسلام داراى حدّ باشد، حدّ نمىخورد و مجازات مشخّص
شدهى آن عمل، بر او اجرا نمىگردد؛ ليكن، از ديگر سو، كودك نيز به حال خود رها
نمىشود؛ بلكه تأديب مىگردد.
[1] از عبارتهاى فقها استفاده مىشود در هر موردى
كه راهى براى اصلاح كودكى
[1]. به عنوان
نمونه، جعفر بن حسن حلّى، المختصر النافع، ص 421؛ جمال الدين مقداد بن عبدالله
سيورى حلّى، التنقيح الرائع لمختصر الشرائع، ج 4، ص 328؛ امام خمينى، تحرير
الوسيلة، ج 2، ص 411؛ فقها در اين مورد به ادلّهاى مثل حديث رفع القلم- محمّد بن
حسن حرّ عاملى، وسائل الشيعة، ج 1، ص 32، باب 4 از ابواب مقدمة اخبارات- و ديگر
احاديث استدلال نمودهاند.
اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد الجزء : 1 صفحة : 176