اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد الجزء : 1 صفحة : 170
نتيجه اين مىشود كه تنبيه بدنى كودكان، در مواردى كه در
خصوص كودكان تنبيه و تعزيرى وارد شده، در مغايرت با حديث رفع قلم نبوده، و با اين
روايت، نمىتوان به ممنوعيّت تنبيه بدنى كودكان در فقه اماميّه رسيد.
2. عدم جواز تنبيه كودكان غير مميّز
مطلب ديگرى كه پرداختن به آن لازم است، اين بحث است كه آيا
زدن و تنبيه كردن كودكان خردسالى كه قدرت تشخيص و تمييز ندارند، جايز است؟
همانگونه كه در مباحث پيشين بيان گرديد، به طور كلّى اصل
اساسى و عمومى و اوّليهى اسلامى كه نقش تربيتى و اصلاحى بس عظيمى دارد، همان
تشويق و تحريك مثبت و اشتياقانگيز نسبت به كارهاى خوب است، و اينكه تنبيه جز در
موارد خاصّ، تأثير منفى دارد.
با اين وجود، در مواردى كه به تنبيه نياز مىشود، هدف از
تنبيه كودكان، استصلاح و به نيكى واداشتن آنان است؛ بنابراين، تنبيه يك اصل
حكيمانهو در سمت و سوى منافع عاليه كودكان است و نه شيوهى خشونتآميزى براى
جبران ناتوانىهاى والدين در تربيت و هدايت كودكان. كودكان غير مميز و خردسال كه
قدرت درك و فهمِ درستى و نادرستى كارها و اعمال خويش را ندارند، چگونه مىتوان
تنبيه كرد تا به اشتباهشان پى برند؟ از اين رو، تنبيه كودكان غير مميّز جايز نيست.
برخى از فقها به اين مطلب تصريح كرده و بيان داشتهاند:
«ترديدى نيست كه
زدن كودك غير مميّز از مصاديق ظلم است؛ و زدن چنين كودكانى از نظر عقل جايز نيست؛
و فرقى نمىكند كه زننده، پدر او باشد يا ديگرى. چرا كه كودك غير مميّز نمىداند
كه به جهت ادب شدن كتك خورده
اسم الکتاب : تنبيه بدنى كودكان المؤلف : حسينى خواه، سيدجواد الجزء : 1 صفحة : 170