بوده
يا خير، امّا بعيد نيست كه اين جاريه متعلّق به شوهر آن زن بوده باشد، كه در اين
صورت، بين رحم اين زن و جاريه فرقى نمىكند و نطفه مرد وارد رحم جاريهاى اجنبيّه
نشده است. يكى از شكلهاى تلقيح مصنوعى كه بعداً خواهد آمد، آن است كه نطفه مرد با
تخمك همسر خودش تلقيح پيدا كند، سپس آن را داخل رحم كنيز آن مرد كنند. پس اين
روايت مربوط به شكل دوّم نخواهد بود. البتّه براى آن كه معلوم شود جاريه براى شوهر
آن زن بوده، قرينه كافى وجود ندارد.
نتيجه
آن كه: با توجه به وجههايى كه بيان شد، استدلال به اين روايت استدلالى كامل و
صحيح نيست.
روايت
دوّم
اين
روايت به عنوان سومين روايت از باب سوم از ابواب حدّ السحق و القيادة آمده است و
چنان كه قبلًا نيز گفتيم از نظر مضمون با روايت اوّل اين باب يكسان است.
اين
توضيح لازم است كه روايت اوّل اين باب را كلينى در كافى با سند زير آورده است: