مى گويد: (وَلكِنْ لا تُحِبُّونَ الناصِحين) :« شماها پند دهندگان را دوست نداريد».
2. شعيب با ارواح قوم خود سخن مى گويد
(فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دارِهِمْ جاثِمين).[1]
«زمين لرزه آنان را فرا گرفت، و در خانه هاى خود هلاك شدند».
(الّذِينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كَأنْ لَمْ يَغْنَوا فِيهَا الّذينَ كَذَّبُوا شُعَيْباً كانُوا هُمُ الَخاسِرينَ). [2]
«گروهى كه شعيب را تكذيب كردند، تو گويى در آن ديار نبودند. گروهى كه او را تكذيب كردند، زيانكاران بودند».
(فَتَولّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا قَومِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسى عَلى قَوم كافِرينَ) . [3]
«از آنان روى برتافت و گفت: اى قوم من، من پيامهاى خدايم را به شما رسانيدم و شما را نصيحت كردم .چگونه بر گروهى كه كافرند، اندوه بخورم؟».
شيوه استدلال در اين آيه با آيه هاى مربوط به قوم صالح يكى است.
3. پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم)با ارواح انبياء سخن مى گويد
( وَسْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَجَعَلْنا مِنْ دونِ الرَّحْمنِ الِهَةً يُعْبَدُونَ).[4]
«از پيامبران پيشين بپرس آيا غير از خداى رحمان، خدايى قرار داديم كه مور پرستش قرار گيرد؟».