responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 411

«خالد بن عبدالله قسرى»[1] ششصد هزار درهم پول به تو داده است، اينك بايد آن پول را تحويل بدهى.

ـ خالد چيزى نزد من ندارد.

ـ پس بايد پيش يوسف بن عمرو درعراق بروى. تا او تو را با خالد روبه رو كند.

ـ مرا نزد فرد پستى از قبيله ثقيف نفرست كه به من اهانت كند.

ـ چاره اى نيست، بايد بروى!

آن گاه گفت:

ـ شنيده ام خود را شايسته خلافت مى دانى و فكر خلافت ر ا در سر مى پرورانى، در حالى كه كنيززاده اى بيش نيستى و به كنيززاده نمى رسد كه بر مسند خلافت تكيه بزند.

ـ آيا خيال مى كنى موقعيت مادرم از ارزش مـن مى كاهد؟ مگر فراموش كرده اى كه «اسحاق» از زن آزاد به دنيا آمد ه بود، ولى مادر «اسماعيل» كنيزى بيش نبود; با اين حال خداوند پيامبران بعدى را از نسل اسماعيل قرار داد و پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) نيز از نسل او است.

آن گاه زيد، هشام را نصيحت نمود و او را به تقوى و پرهيزگارى دعوت كرد. هشام گفت:

ـ آيا فردى مثل تو مرا به تقوا و پرهيزگارى دعوت مى كند؟


[1] خالد بن عبدالله پيش از يوسف بن عمرو، استاندار عراق بود. او مردى نيرومند و مقتدر بود و مدت ها از طرف هشام استاندارى نقاط مختلف را به عهده داشت. نفوذ و اقتدار وى دشمنانش را برضد او برانگيخت و سبب شد كه از او نزد هشام بدگويى كرده نظر وى را درباره خالد منحرف سازند. سرانجام هشـام او را از پسـت اسـتانـدارى عـزل نمـوده بـه زنـدان افكند و به جاى او يوسف بن عمرو را منصوب نمود. مهم ترين اتهام خالد، گرايش به بنى هاشم بود. به همين جهت، اتهامى كه براى زيد تراشيدند، اين بود كه خالد، پول هايى از بيت المال را به او داده است! (سيدامير على، مختصر تاريخ العرب، تعريب: عفيف البعلبكى، ص 154).
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 411
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست