responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 324

شد، حاضران از اين انتخاب استقبال نموده با وى بيعت كردند.[1]

عمر بن عبدالعزيز كه مواجه با وضع پريشان توده ها و شاهد امواج خشم و تنفر شديد مردم از دستگاه خلافت بنى اميه بود، از آغاز كار، در مقام دلجويى از محرومان و ستم ديگان برآمد و طى بخش نامه اى به استانداران و نمايندگان حكومت مركزى در ايالات مختلف چنين نوشت:

«مردم دچار فشار و سختى و دستخوش ظلم و ستم گشته اند و آيين الهى در ميان آن ها وارونه اجرا شده است. زمام داران و فرمان روايان ستمگر گذشته، با مقررات و بدعت هايى كه اجرا نموده اند، كمتر در صدد اجراى حق و رفتار ملايم و عمل نيك بوده و جان مردم را به لب رسانده اند. اينك بايد گذشته ها جبران گردد و اين گونه اعمال متوقف شود.

از اين پس هركس عازم حج باشد، بايد مقررى او را از بيت المال زودتر بپردازيد تا رهسپار سفر شود، هيچ يك از شما حق نداريد پيش از مشاوره با من، كسى را كيفر كنيد، دست كسى را ببريد يا احدى را به دار بياويزيد». (2)

مبارزه با فساد و تبعيض

علاوه بر اين، عمر بن عبدالعزيز پس از استقرار حكومت خود، اسب ها و مركب هاى دربار خلافت را به مزايده علنى گذاشت و پول آن ها را به صندوق بيت المال ريخت و به همسر خود «فاطمه»، دختر عبدالملك، دستور داد تمام جواهرات و اموال و هداياى گران بهايى را كه پدر و برادرش از بيت المال به وى بخشيده بودند، به بيت المال برگرداند و اگر دل از آن ها بر نمى كَند، خانه او را ترك گويد. فاطمه اطاعت كرده تمام جواهرات و زيورآلاتى را كه متعلق به بيت المال بود، تحويل داد.[2]


[1] مسعودى، همان مأخذ، ص 183. 2 . ابن واضح، تاريخ يعقوبى، ج3، ص 50.
[2] سيوطى، تاريخ الخلفاء، تحقيق: محمد محيى الدين عبدالحميد، ص 232; ابن قُتيبة، الإمامة و السياسة، ج2، ص116; سيد اميرعلى، مختصر تاريخ العرب، ص129.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 324
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست