responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 325

عمر بن عبدالعزيز نه تنها همسر خود را با قانون عدل و داد آشنا كرد و حق مردم را از او گرفت، بلكه تمام اموال و دارايى و مستغلات و لباس هاى گران بهاى سليمان بن عبدالملك را فروخت و پول آن ها را كه بالغ بر بيست و چهار هزار دينار شده بود، به بيت المال برگردانيد.[1]

عمر بن عبدالعزيز كه اصلاحات اجتماعى و مبارزه با فساد را بدين گونه از خانـه خود و دستگاه خليفـه قبلى شـروع كرده بود، شعاع مبارزه را وسعت داد و بنى اميه و عموزادگان خود را به پاى حساب كشيد و به آن ها فرمان داد كه اموال عمومى را كه تصاحب كرده اند، به بيت المال پس بدهند. او با قاطعيت تمام، كليه اموالى را كه بنى اميه به زور از مردم گرفته بودند، از آن ها باز ستاند و به صاحبان آن ها تحويل داد و دست امويان را تا حد زيادى از مال و جان مردم كوتاه كرد.[2]

اين موضوع بر بنى اميه گران آمد و برضد عمر بن عبدالعزيز تحريكاتى نمودند. در همين زمينه عده اى از نزديكان با او ديدار كرده گفتند: آيـا نمى ترسـى كه قومت برضد تو شوريده حكومت تو را واژگون سازند؟

عمر گفت: من غير از حساب روز قيامت، از هيچ چيز ديگر نمى ترسم، (آيا مرا از كودتا مى ترسانيد؟!) .[3]

سبّ على(عليه السلام) ممنوع!

چنان كه ديديم، عمر بن عبدالعزيز در قياس با ديگر خلفاى اموى ـ مردى نسبتاً دادگر بود و هرچند به خاطر عدم امضاى حكومت او از سوى جانشينان معصوم پيامبر، وى نيز از جرگه طاغوتيان شمرده مى شود، امّا به هر حال با بسيارى از مظالم اسلاف خويش درافتاد و حكومتش خالى از خدمت نبود، اما در ميان اين خدمات، مهم ترين خدمت او به اسلام بلكه به انسانيت، كه در كارنامه


[1] ابن قُتيبة، همان مأخذ، ص 116.
[2] سيوطى، همان مأخذ، ص 232.
[3] ابوحنيفـه دينورى، الأخبار الطوال، تحقيق: عبدالمنعم عامر، ص 331.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 325
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست