responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 109

نمايد. امام روا نمى ديد مبلغ ناچيزى كه خرج يك روز فقير را به سختى تأمين مى كند، به وى داده شود و در نتيجه او ناگزيـر گردد براى تأمين روزى بخور و نميرى، هرروز دست احتياج به سوى اين و آن دراز كند.

خاندان علم و فضيلت

روزى عثمان در كنار مسجد نشسته بود. مرد فقيرى از او كمك مالى خواست. عثمان پنج درهم به وى داد. مرد فقير گفت: مرا نزد كسى راهنمايى كن كه كمك بيش ترى به من بكند. عثمان به طرف حضرت مجتبى و حسين بن على(عليهما السلام) و عبدالله جعفـر، كه در گوشـه اى از مسـجد نشسته بودنـد، اشاره كرد و گفت: نزد اين چند نفر جوان كه در آن جا نشسته اند، برو و از آن ها كمك بخواه.

وى پيش آن ها رفت و اظهار مطلب كرد. حضرت مجتبى(عليه السلام) فرمود: از ديگران كمك مالى خواستن، تنها در سه مورد رواست: ديه اى (خونبها) به گردن انسان باشد و از پرداخت آن به كلى عاجز گردد، يا بدهى كمرشكن داشته باشد و از عهده پرداخت آن برنيايد، و يا فقير و درمانده گردد و دستش به جايى نرسد. آيا كدام يك از اين ها براى تو پيش آمده است؟[1]

گفت: اتفاقاً گرفتارى مـن يكى از هميـن سـه چيـز است. حضرت مجتبى(عليه السلام)پنجاه دينار به وى داد. بـه پيـروى از آن حضرت، حسين بـن على(عليه السلام)چهل و نه دينار و عبدالله بن جعفر چهل و هشت دينار به وى دادند.

فقير موقع بازگشت، از كنار عثمان گذشت. عثمان گفت: چه كردى؟ جواب داد: از تو پول خواستم توهم دادى، ولى هيچ نپرسيدى پول را براى چه منظورى مى خواهم؟ امّا وقتى پيش آن سه نفر رفتم يكى از آن ها (حسن بن على) در مورد مصرف پول از من سؤال كرد و من هم جواب دادم و آن گاه هر كدام اين مقدار به من عطا كردند.


[1] ان المسألة لا تحل الا فى احدى ثلاث: دم مفجَّع، او دين مقرَّع، او فقر مدقَّع ففى ايها تسئل؟
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 109
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست