اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 69
خاصه كاشفيت داشته- و نشان دهنده مىباشند بايد هيچگاه خطا نكرده- و پيوسته خارج از خود را نشان دهد- پس اين همه خطاها از كجا است- و آيا خطاى مطلقند يا نسبى و ما پاسخ اين پرسش را- در يك مقاله جداگانه مقاله چهارم خواهيم داد- .
برمىگرديم به آغاز سخن-
چنانكه در آغاز سخن بيان نموديم سخنان سوفسطى- اگر چه به شكل انكار واقعيت چيده شده است- ولى حقيقتا براى انكار وجود علم- ادراك جازم مطابق با واقع سوق داده شده- چه اگر انكار واقعيت را با تسليم وجود علم فرض كنيم- ميدانيم چيزى نيست- نتيجهاش اثبات علم به عدم واقعيت خواهد بود- و اين خود يك واقعيتى است كه اثبات مىشود- من علم خاصه كاشفيت علم از عدم واقع- و با تسليم خاصه كشف در اين علم و ادراك خاصه- كاشفيت را از ساير افراد علم سلب نمىتوان كرد- و اين بيان چند نكته زير را نتيجه مىدهد
نكته 1
كسانى را كه يك نحوه واقعيت خارج اثبات مىكنند- نبايد در صف ايدهآليستها قرار داده سوفسطى شمرد چنانكه- 1-بعضى واقعيت را از خواص اجسام- بجز خواصى هندسى نفى كرده و همه را ساخته ذهن مىدانند- چنانكه دكارت مىگويد- خواص هندسى اجسام موجود و خواص غير هندسى- كه خواص ثانوى ناميده مانند رنگ و بوى و مزه- و كيفيات ديگر موهوم و ساختههاى ذهن مىباشند- .
2-جمعى جسم و خواص جسم را انكار نموده- و عالم را مجرد از ماده مىدانند- 3-جمعى مكان را موهوم مىدانند
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 69