اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 197
مجانست با وى ندارد بدهيم- چنان كه مثلا قضيه چهار بزرگتر از سه است را- با شيشه بريدن الماس نسبت داده- و بسنجيم پاى صواب و خطا به ميان نخواهد آمد- و نظر بشرط سوم اگر دو چيز قابل تطابق را گرفته- ولى حكم بمطابقت نكرديم- باز صواب و خطائى پيدا نخواهد شد- .
از اين بيان روشن مىشود كه در مرتبه حس- پيدايش اثر
دانشمندان- نتيجه عملى را دليل بر ارزش نظرى نمىگيرند- در اينجا نيازى به تكرار نداريم
فلاكت ماترياليسم بدست ديالكتيك
اشكال بالا براى فلسفه ماترياليسم ديالكتيك - از آنجا پيش آمده است كه طريق مشى معين ندارد- در يكجا در منطق خود اظهار مىدارد- تنها به مقتضاى حس و تجربه بايد اعتماد كرد و بس- و از اين لحاظ از سيستمهاى فلسفى حسى پيروى مىكند- و در جاى ديگر از روش فلسفههاى حسى خارج شده- در مسائل فلسفه اولى متافيزيك- كه خارج از قلمرو حس است- و صرفا جنبه تعقلى و نظرى دارد- بنفى و اثبات مىپردازد- و شكل و قيافه متافيزيسم بخود مىگيرد- .
آنجا كه مىخواهد از بحثهاى خود- نتيجه جزمى و يقينى بگيرد- شعار خود را جزم و يقين قرار مىدهد- و روش خود را جزمى دگماتيسم معرفى مىكند- و در جاى ديگر كه ارزش معلومات را مىخواهد تعيين كند- پاى حقيقت نسبى را به ميان مىآورد و شكاك مىشود- .
نتيجه اين تذبذب فلسفى اينكه- در مقام توجيه تجديد نظرها و كشف خطاها- در مسائل علوم به اشكال و بنبست دچار مىشود- و راه حلى پيدا نمىكند- پس نظريه تغيير حقيقت- و امكان اجتماع حقيقت و خطا را پيش مىكشد- و يكباره سوفسطائى مىشود- البته خواننده محترم توجه دارد- كه ماترياليسم قبل از آنكه- بدست كارل ماركس و انگلس بيفتد- و منطق ديالكتيكى پيدا كند- يك طريق مشى معين داشت- و بالاخره هر چه بود شكاك يا سوفسطائى نبود- اين منطق ديالكتيك است كه اين فلاكت را- براى ماترياليسم بيچاره ببار آورده است- و به مثل معروف خواسته است كه ابرويش را اصلاح كند- چشمش را كور كرده است
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 197