اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 103
و نيز اين سخن را در مورد يك دسته ديگر- از ادراكات مدركات كليه عقليه باصطلاح فلسفه- نيز مىتوان اجراء كرد- زيرا معانى كليه با يك سلسله اوصاف و خواصى مقارنند- كه در ماده ممتنع الوقوع هستند- اگر چه در عين حال به ماده به نحوى انطباق دارند- مانند مفهوم انسان كلى كه بهر انسان خارجى صادق است- با اين همه در ماده انسانى كه- بهر انسان قابل تطبيق باشد نداريم- زيرا هر انسان كه در خارج مىباشد شخصى است- كه بغير خود قابل تطبيق نيست- .
اين معانى كليه كلى و ثابت و مطلق مىباشد- و در جهان ماده موجودى با اين صفات نداريم- و هر چه هست شخصى و متغير و مقيد مىباشد- پس اين سلسله از مدركات را- نيز مجرد از ماده بايد شمرد برهان ديگر در مورد علم تنها يك نگاه كافى است- اگر باريكبينى كرده و با وجدان صاف بيازمائيم- خواهيم ديد صورت علمى و تغير- با هم هيچگونه سازش ندارند- و بعبارت فلسفى حيثيت علم- غير از حيثيت تغير و تحول مىباشد- و با توجه به اينكه موجود مادى- عين تغير و سيلان است- بايد قضاوت كرد كه سنخ علم غير از سنخ ماده است- .
اگر چنانچه براى باريكى اين نكته- ذهنتان آماده دريافتنش نباشد- ممكنست حالات مختلفه علم و ادراك را- مانند معرفت و تذكر شناختن و به يادافتادن- در اين باب بسنجيد- چيزى را كه ادراك كردهايم و دو باره ادراك مىكنيم- مىفهميم كه مدرك در حال دويمى- همان خود مدرك اولى ما است-(1)و همچنين چيزى را كه
(1)موضوع قدرت ذهن- براى حفظ و نگاهدارى آنچه بوسيله- يكى از حواس احساس نموده قوه حافظه- و سپس يادآورى آنها و تشخيص اينكه-
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 103