responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 259

نه زن داشت و بمجموع آنها هشت يك آن خانه ميرسيد پس بهر زنى حصه‌اى از نه حصه از هشت يك ميرسيد و آن بقدر شبرى نميشد چگونه جنازه بآن بزرگى را دفن كردند و ايضا ايشان فاطمه عليها سلام را ميراث ندادند و گفتند آن حضرت را ميراث نميباشد چون شد كه عايشه و حفصه ميراث بردند چون سخن باينجا رسيد ابو حنيفه گفت بيرون كنيد اين را كه خود رافضى است و برادرى ندارد و آنچه در كتب مبسوطه از دنائت نسب و حسب عمر و ولد الزنا بودن او مذكور است اين رساله گنجايش ذكر آنها ندارد و اللّه العالم بحقائق الامور.

مطلب سيم در بيان قليلى از مطاعن عثمانست‌

و قبايح اعمال او مشهورتر از آنست كه احتياج بذكر داشته باشد و اندكى از آنها را در اين رساله بيان مى‌نمايم.

طعن اول‌ آنست كه اقارب كافر منافق فاسق چند را كه اهليت هيچ امرى نداشتند حاكم و والى مسلمانان كرد و بر نفوس و فروج و اموال ايشان مسلط گردانيد چنانچه وليد برادر مادرى خود را والى و حاكم كوفه گردانيد و انواع فسوق و معاصى از آن پليد صادر شد و مدارش بر شرب خمر بود و ابن عبد البر در كتاب استيعاب و اكثر محدثان و مورخان روايت كرده‌اند كه روزى مست بمسجد آمد و نماز صبح را با مردم چهار ركعت كرد. پس در اثناى نماز بايشان گفت دماغى دارم اگر ميخواهيد زياده از چهار ركعت هم ميكنم و صاحب استيعاب بعد از آن گفته كه اين قصه از مشهوراتست و ثقات ايشان روايت كرده‌اند از اهل حديث و اهل اخبار و پس گفته‌اند كه خلافى نيست ميان اهل علم بتأويل آيه كريمه‌ إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا در شأن وليد نازل شده است و حقتعالى او را فاسق ناميده است و صاحب مروج الذهب و ديگران روايت كرده‌اند كه فسق او بحدى شايع شد كه بر منبر او را سنگباران كردند و او را بمدينه آوردند حضرت امير عليه السّلام او را حد شرب خمر زد اگر چه عثمان راضى نبود و مروان الحكم منافق را در خلافت خود دخيل كرد كه هر جور و عدوان كه خواست كرد و عبد اللّه بن ابى سرج را امير مصر كرد و چون مصريان از او شكوه كردند و بفرياد آمدند محمد بن ابى بكر را امير كرده فرستاد و پنهان بعبد اللّه نوشت كه چون اين جماعت بيايند سر و ريش بعضى از ايشان را بتراش و حبس كن و بعضى را بر دار بكش اهل مصر نامه را در راه گرفتند و بمدينه برگشتند و باين اسباب كشته شد.

طعن دويم‌ آنكه حكم بن ابى العاص را كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم او را از مدينه بيرون كرد بسبب كفر و نفاق او و ايذاى بسيارى كه از او بآن حضرت ميرسيد و تا حضرت در حيات بود او را رخصت دخول مدينه نداد و چون حضرت از دنيا رحلت كرد باعتبار قرابتى كه با عثمان داشت و اتفاقى كه در نفاق يكديگر داشتند عثمان بنزد ابو بكر آمد و او را شفاعت كرد كه‌

اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 259
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست