responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 260

او را رخصت دخول مدينه بدهد و ابو بكر راضى نشد و چون عمر خليفه شد باز استدعا كرد عمر راضى نشد و چون خود خليفه شد او را و امثال او را باعزاز و اكرام بمدينه آورد و هر چند حضرت امير عليه السّلام و زبير و طلحه و سعد و عبد الرحمن و عمار و ساير صحابه در اين باب سخن باو گفتند و اين عمل را بر او انكار كردند فايده نكرد و اين عمل هم مخالفت امر حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود و هم مخالفت سنت شيخين كه شرط كرده بود كه بطريقه ايشان عمل كند و اين امور را واقدى و ابن عبد البر و ديگران بطرق بسيار روايت كرده‌اند.

طعن سيم‌ آنكه ابو ذر كه احدى از خاصه و عامه در فضيلت و سبق اسلام و بزرگوارى او شك ندارند و در صحاح خود احاديث بسيار در فضيلت او روايت كرده‌اند چون مكرر عثمان را بسبب ظلمها و بدعتها كه ميكرد مذمت و طعن ميكرد و در كوچه‌هاى مدينه ميگشت و ميگفت بشر الكافرين بعذاب اليم عثمان لعين او را از مدينه بيرون كرد و در شام فرستاد و در آنجا نيز از معاويه چون بدعتها و ستمها مى‌ديد و بر او انكار ميكرد و فضائل و مناقب حضرت امير عليه السّلام را زياد ميكرد و معاويه هر چه ميخواست او را بمال راضى كند قبول نميكرد و نزديك شد كه اهل شام را بر او بشوراند معاويه بعثمان نوشت كه اگر تو را احتياج بشام هست ابو ذر را از اينجا بيرون كن عثمان باو نوشت كه او را نزد من بفرست بر مركبى در نهايت درشتى و ناهموارى پس معاويه آن بزرگوار را بر شترى درشت روى برهنه سوار كرد و مرد غليظ عنيفى را بر او موكل كرد كه شب و روز براند و نگذارد كه خواب كند و آرام بگيرد و چون آن مرد عنيف آن پير ضعيف را بآن عنف آورد تا رسيدن بمدينه رانهايش مجروح شد و گوشتهايش ريخت و چون او را بنزد عثمان آوردند دست از نهى منكر برنداشت و احاديث كه در مذمت و لعن او و خويشان او از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم شنيده بود نقل كرد عثمان تكذيب او كرد و حضرت امير فرمود ابو ذر دروغ نميگويد زيرا كه من از رسول خدا شنيدم كه گفت آسمان سبز سايه نيفكنده و زمين گردآلوده برنداشته سخن‌گوئى را كه راستگوتر از ابو ذر باشد پس صحابه كه حاضر بودند همه شهادت دادند كه ما از حضرت رسول اين را شنيديم كه در شأن ابو ذر بود عثمان گفت با صحابه كه من چكنم با اين شيخ دروغگو بزنم او را يا حبس كنم يا بكشم يا او را از بلاد بيرون كنم ميخواهد جماعت مسلمانان را پراكنده كند حضرت امير عليه السّلام فرمود من ميگويم در حق او آنچه مؤمن آل فرعون در حق موسى گفت پس آن آيه كريمه را خواند كه مضمونش اينست كه اگر دروغ ميگويد گناه دروغش بر او است و اگر راست ميگويد خواهد رسيد بشما بعضى از آنها كه شما را وعده ميدهد بدرستى كه خدا هدايت نميكند كسى را كه‌

اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 260
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست