اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 85
12. «الجزاء علی الإحسان بالإسائة کفران.»: پاداش دادن احسان را به بدی، کفران نعمت یا به منزله کفر به خدای بزرگ است. 13. «الإحسان إلی المسییء، أحسن الفضل.»: احسان کردن به گناهکار و عفو او، نیکوترین فضیلت است. 14.
«الإحسان إلی المسییء، یستصلح العدوّ.»: احسان کردن به گناهکار و کسی که
به انسان بدی کرده، دشمن را به صلاح آورده و سبب میشود که دیگر دشمنی
نکند. 15. «إذا أحسنت علی اللّئیم، و ترک بإحسانک إلیه.»: هرگاه بر لئیم
(بخیل یا ناکس)، احسان نمایی، به خاطر احسانت نسبت به او، به تو مکروهی
رساند. 16. «بالإحسان تملک القلوب.»: به سبب احسان، دلها بنده شده و به تملّک درآیند. 17. «بالإحسان تملک الأحرار.»: با احسان، آزادگان بنده میشوند. 18. «بالإحسان و تغمّد الذّنوب بالغفران، یعظم المجد.»: با احسان و پوشیدگی گناهان با عفو و بخشش، مجد و بزرگی، عظمت پیدا میکند. 19.
«بالإحسان تسترقّ الرّقاب.»: با احسان بندگان نهان به بندگی درآیند؛ یعنی
با احسان بندگان از بندگی نخست رها شوند و به بندگی جدیدی؛ در فرمان
احسانکننده خود درآیند. 20. «تمام الإحسان، ترک المنّ به.»: تمام احسان، ترک منّت به آن است. 21. «جمال الإحسان، ترک الإمتنان.»: زیبایی احسان، ترک منّت است. 22.
«جحود الإحسان، یجدو علی قبح الإمتنان.»: انکار احسان به اینکه کسی بگوید
به من احسانی نشده، آدمی را به زشتی منّت نهادن میخواند؛ بدین گونه که
احسانکننده، احسانش را به زبان آورد و در نتیجه منّت نهاده شود. 23. «جحود الإحسان، یوجب الحرمان.»: انکار احسان، موجب محرومیت خواهد شد؛ یعنی باعث میشود که احسانکننده دیگر احسان ننماید. 24. «رأس الإحسان، الإحسان إلی المؤمنین.»: بالاترین احسان، احسان کردن به مؤمنان است.
اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 85