اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 49
همچنین
علامه طباطبایی در معنای: «تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»، [1] فرموده: تسریح، در
اصل در معنای چراگاه به کار میرود و این اطلاق از: «سرحت الابل» اخذ شده
است که به معنای آزاد گذاشتن شتر برای چریدن است. بعد برای طلاق دادن زن
عاریه گرفته شده است و به معنای عدم رجوع به او در زمان عدّه و به سر بردن
بدون اوست تا آنکه زمان عدّه آن زن منقضی گردد. [2] در تفسیر نمونه به
نقل از تفسیر المنار فی قوله تعالی: «أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ
بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»، [3] آمده است: احسان گاهی با «الی» ذکر شود و
گاهی هم با «ب». در صورتی که با «الی» ذکر شود، مفهوم آن نیکی کردن است،
هرچند (که) بهطور غیر مستقیم باشد، اما هنگامی که با «ب» ذکر شود، معنای
آن نیکی کردن بهطور مستقیم و بدون واسطه است. [4] و فی قوله تعالی: «وَ
قَضی رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ
إِحْساناً»، [5] در معنای احسان آورده است: مطلق بودن احسان، هرگونه نیکی
را در بر میگیرد و نکره بودن آن برای بیان عظمت است، و اینکه با «باء»
متعدّی شده، مباشرت را بیان میکند؛ یعنی شخصا و بدون واسطه آنان را مورد
محبّت قرار دهند، و کلمه «قضی»، مفهوم مؤکّدتری از امر دارد و آن امر و
فرمان قطعی و محکم را میرساند. [6]3. احسان در تفاسیر
شیخ طوسی در تبیان فی قوله تعالی: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ
وَ الْإِحْسانِ»، [7] فرموده: احتمال دارد مراد از احسان صله ارحام بوده،
پس احسان، عام در جمیع خلق باشد، و ایتای ذی القربی، امر به صله قرابت نبی
صلّی اللّه علیه و آله، و ایشان کسانی هستند که خدای متعال در آیه: