«فيها أَنْهارٌ مِنْ ماءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَ أَنْهارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَ أَنْهارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبينَ» [1]
3- سايههاى درختانش نزديك، چندين ميوهها آسان و حتى شاخههاى آن در برابر چيننده تسليم است و نه سركش!
«وَ دانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْليلًا» [2]
4- بادههاى آن گوارا، و نه سكر آور، مهرزده (وپلمپ شده) و دستنخورده! اما مهرش از مشك روحپرور است (و نه از آهن و لاك و مانند آن:
«يُسْقَوْنَ مِنْ رَحيقٍ مَخْتُومٍ! خِتامُهُ مِسْكٌ» [3]
5- نعمتهاى آنجا هيچ گونه محدوديتى از نظر نوع و جنس ندارد بلكه آنچه دل بخواهد و چشم لذت ببرد ايجاد مىگردد!
«وَ فيها ما تَشْتَهيهِ اْلأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ اْلأَعْيُنُ» [4]
6- در آنجا هيچ گونه كينه توزى و حسد و صفات مزاحم وجود ندارد، يك جهان صفا يك دنيا پاكى و محبت در درون هر سينهاى نهفته است:
«وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلّقٍ إِخْوانًا» [5]
7- محيطى است كاملًا امن و امان، نه از جنگ و خونريزى در آنجا خبرى است، و نه از جدالها و كشمكشها اثرى، يكپارچه صلح و سلامت:
«لَهُمْ دَارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ» [6]
8- هيچ لذتى در آنجا بالاتر از لذت مناجات با خدا و غرق در جمال و
[1]. سوره محمد (47)، آيه 15.
[2]. سوره دهر (76)، آيه 14.
[3]. سوره مطففين (83)، آيات 25 و 26.
[4]. سوره زخرف (43)، آيه 71.
[5]. سوره حجر (15)، آيه 47.
[6]. سوره انعام (6)، آيه 127.