اسم الکتاب : پاسخ به پرسشهاى مذهبى المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 121
تصرّف نمىكند.
پاسخ: گفتار فوق شگفتآور است و هرگز چنين نظرى در
كتابهاى معتبر علماى اسلام پيدا نمىشود و بطور مسلّم مانع حقيقى از دخل و تصرّف
پيامبران در كلام الهى، شايستگى روحى و به اصطلاح «عصمت» آنهاست، نه فقدان سواد.
ولى با اعتراف به مطلب مزبور، مسلمانان پيامبر اسلام را به حكم آيه «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الامِّىَّ؛ همانها كه از فرستاده (خدا) پيامبر امّى پيروى مىكنند» [1] امّى به همان
معنا كه گفته شد مىدانند.
نويسنده هندى در تفسير معناى «امّى» و علّت توصيف پيامبر با اين صفت دچار دو
اشتباه شده، يكى اين كه تصوّر كرده است علّت امّى دانستن پيامبر براى حفظ قرآن از هرگونه
دخل و تصرّف از ناحيه پيامبر بوده، در صورتى كه علّت غير اين بوده، دوّم اين كه
خيال كرده معناى «امّى» بىسواد بودن است، در حالى كه معناى آن درس نخوانده و به
اصطلاح پيشوايان لغت عربى، كسى كه «لا يقرأ و لا يكتب؛ نمىخواند و نمىنويسد» [2] مىباشد و فاصله
اين دو معنا از هم زياد است.
2-/ او مىگويد: قرآن پيامبر را چنين معرّفى مىكند: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَة؛ و به آنها كتاب و حكمت بياموزد» [3] و حدّاقلّ شايستگى كسى كه مىخواهد محتويات
دانش يك كتاب را بياموزد آن است كه بتواند قلم به كار ببندد و يا دست كم آنچه را
با قلم نوشته شود، بخواند.
پاسخ: ممكن است كسى بگويد كه پيامبر اسلام صلى الله
عليه و آله قادر به خواندن و نوشتن بود اگر چه مطلقاً حتّى پس از بعثت نيز از اين
قدرت بهرهبردارى نكرده است ولى با اين اعتراف، اين آيه مدّعاى نويسنده را ثابت نمىكند؛
زيرا طرز تعليم انبيا با روش آموزگاران مدارس فرق دارد؛ زيرا پيامبر اسلام با
خواندن آيات الهى از