اسم الکتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 27
شدند، در آن
مجلس فردى آب طلب نمود، و ميزبان جام شراب به دست او داد، ناگهان حضرت از جا
برخاستند و سخنى به اين مضمون فرمودند: اينجا جاى من نيست، زيرا خداوند دوست ندارد
من در مجلسى كه مورد نهى اوست، باشم و بر طبق همين روايت فقها فتوى به حرمت رفتن
در مجلس معصيت مىدهند و حتّى نماز را در همچو مجلسى هم باطل مىدانند.
2. قال على
(عليه السلام): «مَنْ مَلِكَ شَهوتَهَ كانَ تَقِيّا» [1]-
كسى كه مالك شهوت خود باشد، متّقى است، يعنى متّقى كسى است كه: بتواند قوّه شهوانى
خود را تحت اختيار خود گيرد و هچ موقع مغلوب آن نشود، همان طور كه انسان مالك و
غالب بر اموال خود است، نه مغلوب آن.
3. قال على
(عليه السلام): «المُتَّقى مَنْ اتِّقِى الذُّنوب» [2]-
متّقى كسى است كه: از گناهان بپرهيزد و پروا داشته باشد و پرده عصمت، بين خود و
خدا را ندرد.
4. قال رسول
اللّه (صلى الله عليه وآله): «تَمامُ التَّقوى انْ تَتَعلّم ما جَهِلتَ وتعمَلَ
بما عَلِمتَ» حقيقت كمال تقوى اين است كه هرچه را نمىدانى ياد بگيرى، زيرا جهل
عذر نيست و در روز جزا در جواب كسى كه مىگويد جاهل به احكام بودم خطاب مىشود
(هلّا تعلّمت) چرا ياد نگرفتى؟ علاوه بر اين كه بر توشه علم مىافزائى بايد به
آنچه انباشتهاى عمل كنى و الّا برف انبار كردن و عالم بىعمل بودن مثل درخت
بىميوه است (العالِمُ بِلا عَمَل كالشَّجَرِ بِلا ثَمَر) و به تعبير قرآن
(كَمَثَلِ الحِمارِ يَحْمِلُ اسفارا) به الاغى مىماند كه بر پشت آن كتاب انباشته
شده، و چه بسا نمىداند بر روى او چه چيزى سنگينى مىكند.