اسم الکتاب : آيين ما( اصل الشيعة) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 126
«فرزندم! هر چه «دين و مردم با ايمان»
بنا كردند «دنيا» نتوانست آن را ويران سازد، و هر چه دنيا و دنياپرستان بنا نمودند
دين آنها را ويران ساخت! درست درباره على و فرزندانش عليهم السلام فكر كن. بنى
اميّه همواره براى پنهان نمودن فضايل آنان مىكوشيدند ولى گويا با اين عمل خود،
آنها را گرفته وبه آسمان مىبردند، آنها همواره مساعى خود را براى نشر فضايل
نياكان خود به خرج مىدادند، اما مثل اينكه مردارى را پراكنده مىساختند! [1]
جالب توجه اينكه «شعبى» گوينده اين سخن از كسانى است كه متهم به عداوت على بن
ابيطالب عليه السلام مىباشد، ولى زمخشرى دانشمند معروف اهل سنّت در «ربيع
الابرار» از وى نقل مىكند كه مىگفت: «على عليه السلام براى ما مشكلى ايجاد كرده
اگر او را دوست بداريم ما را به قتل مىرساند و اگر دشمن بداريم هلاك خواهيم شد!». [2]
اين وضع همچنان ادامه داشت تا اينكه دولت «سفيانى» (فرزندان و نوادههاى
ابوسفيان) منقرض شد و كار به دست «مروانىها» افتاد كه در رأس آنها «عبدالملك بن
مروان» جاى داشت.
آرى عبدالملك! همان مردى كه دست نشانده او «حجاج» [3] به فرمان او منجنيقها را در برابر «كعبه» نصب
كرد و اين خانه توحيد را آتش زد و ويران ساخت، پناهندگان خانه خدا را كشت و
«عبداللَّه بن زبير» را در مسجد الحرام در ميان كعبه و مقام ابراهيم سر بريد! و با
اين عمل احترام حرم امن خدا را كه حتى مردم زمان جاهليت آن را محترم مىشمردند و
حتى ريختن خون حيوانات وحشى را، تا چه رسد به انسان، در آن گناه مىدانستند،
پايمال نمود!